7 کاری که دوست داشتیم دیزنی با دنباله های جنگ ستارگان انجام دهد
هر آنچه دنیا در مورد ریان جانسون میگوید، او جرات انجام کاری متفاوت با فرنچایز را داشت. آ،ین جدای، چیزی است که بسیاری از طرفداران پس از آن درخواست ،د نیرو بیدار می شود. فیلم دوم چندین ،صر از سه گانه اصلی را دوباره به کار میبرد تا طرفداران را راضی کند تا جایی که مردم فکر می،د فیلم غیراصلی است و آن را بیش از حد امن بازی میکنند.
صندوق ورودی خود را بررسی کنید!
اما پس از کناره گیری ترورو از سمت کارگرد، ،مت نهم، جی جی آبرامز مسئولیت را بر عهده گرفت و بسیاری از چیزهایی را که ترورو و جانسون راه اندازی می ،د تغییر داد، ظاهراً برای جلب طرفداران پس از واکنش های شدید به این موضوع. آ،ین جدای. اگر کارگردانها برنامهریزی بیشتری انجام میدادند و روی داست، به توافق میرسیدند، سهگانه دنبالهدار میتوانست منسجمتر به نظر برسد و کمتر شبیه آن باشد که در همان لحظه نوشته شده بود.
،مت نهم میتوانست از توضیح دقیقتری بهره مند شود، اما مسلماً اگر پالپاتین اصلاً برنمیگشت، بهتر بود. حتی اگر این بر اساس داست، از جنگ ستارگان گسترش یافته بود، این بدان م،ا نیست که استفاده از این ،صر طرح ایده خوبی بود. این تا حدودی قرب، دارث ویدر برای کشتن پالپاتین و نجات کهکشان را تضعیف می کند. همچنین، از آنجایی که در فیلمهای قبلی هیچ چیزی برای بازگشت امپراطور وجود نداشت، به نظر میرسید که او برای جذب تماشاگران در فیلم جابجا شده است.
اگرچه این آ،ین فیلم در سه گانه خود بود،ظهور اسکای واکر شخصیتهای زیادی مانند Zorri Bliss، General Pryde، Jannah و DO را معرفی کرد که در عرض 142 دقیقه بیش از حد داستان را نشان دادند. در این مرحله از داستان، فیلمسازان باید روی شخصیتهای معرفی شده در فیلمهای قبلی مانند فین، رز و پو تمرکز می،د.
در حالی که تماشاگران از دیدن بازگشت پالپاتین به داخل هیولا شده بودند ظهور اسکای واکر، رستاخیز او به یک کار عجولانه ختم شد که به محض شروع فیلم، فیلم را برای بسیاری ،اب کرد. هیچ توضیحی برای اینکه چگونه پالپاتین از مرگش جان سالم به در برد، وجود نداشت بازگشت جدی، تنها با اشاره های مبهم به شبیه سازی و قدرت های مخفی سیث در فیلم صحبت می شود.
شما می تو،د همه را استریم کنید جنگ ستارگان فیلم ها و نمایش ها در دیزنی +.
در حالی که شش ،مت اول جنگ ستارگان با نقشه جورج لوکاس برای این فرنچایز تعیین شده بود، دنباله ها بیشتر شبیه یک برخورد ایده های مخالف به نظر می رسید. سه کارگردان مختلف در ابتدا برای کارگرد، یک فیلم در سه گانه جدید استخدام شدند: جی جی آبرامز، ریان جانسون و کالین ترورو. در حالی که سه گانه اصلی چندین کارگردان داشت، داستان آن توسط لوکاس نوشته شد ،مت های هفتم به IX توطئه هایی توسط مدیران مربوطه توسعه داده شده است.
چه زم، آ،ین جدای برخلاف انتظار مردم در جهتی دیگر رفتند، ظهور اسکای واکر به نظر میرسید که ارائه خدمات به طرفداران برای بازگرداندن مخاطبان ناراضی دوچندان شده است. همه اینها به شکل رستاخیز پالپاتین بود، ری نوه او بود، او کیلو رن را بوسید و چوباکا ناگهان آن مدال را گرفت. دیزنی با این سه گانه باید کمتر به ترویج خدمات و نوستالژی طرفداران تکیه می کرد، زیرا آنها مانع ارائه یک روایت معقول و منسجم شدند. اگرچه هالیوود همیشه به دنبال آن بوده که به مخاطبان آنچه را که میخواهند بدهد، اما گاهی اوقات این به م،ای دادن چیزی است که فکر نمی،د میخواهند.
انجام این کار از کنار رفتن آنها جلوگیری می کرد ،مت نهم و به نویسندگان فضایی داده شد تا پایان هایی را که شایسته این شخصیت ها هستند فراهم کنند.
بنابراین، به تصویر کشیدن کیلو رن به ،وان بالاترین نیروی ظلم در کهکشان و کشف این که چگونه او در اپیزود نهم، اولین نظم علیه مقاومت را رهبری می کند، موثرتر بود. همچنین می توانست توجه بیشتری را به رابطه او با ری جلب کند، زیرا آنها به ،وان نماد نهایی خیر و شر در کهکشان عمل می ،د.
آ،ین جدای با این افشاگری که والدین ری آنقدرها که او انتظار داشت خاص نبودند، حرکتی جسورانه انجام داد و مسلماً باید همینطور می ماندند. شخصیت ری نباید بر اساس اینکه چه ،ی والدینش هستند تعریف میشد، و این واقعیت که او در نهایت نوه پالپاتین شد، شبیه به تکرار اجباری پیچش ویدر «من پدرت هستم» بود.
حقیقت غم انگیز این است که این سه گانه هرگز انتظارات همه را برآورده نمی کرد، به خصوص نه با پایه نجومی بلندی که همگی فرنچایز را روی آن قرار داده بودند. با وجود این، دیزنی میتوانست کارهای خاصی را به گونهای متفاوت انجام دهد که آن را به دنبالهای شایستهتر برای فیلمهای اصلی جنگ ستارگان تبدیل کند.
7. فاصله بین فیلم ها بیشتر شود
اگر فیلمسازان می خواستند حمایت کنند آ،ین جدای پیامی در مورد اینکه چگونه هر ،ی میتواند خاص باشد، مهم نیست که از کجا آمده است، آنها میتوانند با ، ری که از طرف مردم عادی آمده است، مسیر منحصربهفردتری را طی کنند.
این آدرس ایمیل در حال حاضر در پرونده است. اگر خبرنامه دریافت نمی کنید، لطفاً پوشه اسپم خود را بررسی کنید.
این که تماشاگران بعد از هر فیلم بیشتر منتظر بمانند ،مت هفتم آنها را با دیدن آنها هیجان زده تر می کرد و احتمالاً باعث می شد افراد بیشتری آنها را در تئاتر ببینند. همچنین میتوانست به فیلمسازان زمان بیشتری برای دریافت بازخورد تماشاگران و ایجاد هرگونه تغییر لازم در برنامههای داست، خود بدهد. پس از سقوط از آ،ین جدایدیزنی مطمئناً میتوانست از یک سال بیشتر برای کشف مسائل استفاده کند.
6. نداشتن این همه شخصیت جدید
سه گانه دنباله جنگ ستارگان یک بازگشت تفرقه انگیز به کهکشان بسیار دور بود. در حالی که با موفقیت بسیار نوید داد نیرو بیدار می شود، فیلم های بعدی هدف نفرت و تمس، طرفداران و منتقدان قرار گرفتند تا جایی که به نظر می رسید امید همه برای این فرانچایز از بین رفته بود (حداقل تا قبل از ماندالوریان آمد).
در حالی که هر فیلم در دو سه گانه اول جنگ ستارگان با فاصله سه سال اکران شد، دیزنی دنباله های آن را با فاصله دو سال منتشر کرد. و از آنجایی که دیزنی منتشر شده بود یک سرکش و انفرادی بین ،متهای اصلی، هیاهوی تماشاگران کاهش پیدا کرد زیرا میدانستند فیلم دیگری از جنگ ستارگان نزدیک است.
لطفاً برای ادامه یک آدرس ایمیل معتبر ارائه دهید.
اخبار فناوری امروز که برای صندوق ورودی شما تنظیم و فشرده شده است
اگرچه کایلو رن تا حد زیادی دارث ویدر جدید بود، آ،ین جدای با سرنگونی او اسنوک و تبدیل شدن به رهبر عالی درجه یک به پایان رسید. به نظر می رسید همه اینها منجر به تبدیل شدن او به شرور کلی کل سه گانه شد و اوج منحصر به فرد و هیجان انگیزی را در ظهور اسکای واکر. اما هنگامی که پالپاتین استاد جدید او شد، داستان تا حدودی آنچه را که شخصیت او در حال ساخت بود از بین برد و توجه را از او به ،وان یک شرور منحرف کرد.