گاهی اوقات، هالیوود نمیداند که وقتی پیش رو است، دست از کار بکشد. پس از موفقیت در یک فیلم، استودیوها سعی میکنند با بیل ، دنبالههای بیشتر و بیشتری به سینماها، قطار پول را در راه نگه دارند. اگرچه برخی از دنبالهها عالی یا حتی بهتر از فیلم اصلی میشوند، اما به نقطهای میرسد که فرنچایز خود را از مسیر خارج میکند و باعث میشود مخاطبان آرزو کنند که در بهترین حالت خود متوقف میشد. با این روحیه، در اینجا لیستی از فیلم هایی است که باید پایان فرنچایز آنها باشد.
15. تعطیلات کریسمس ملی لمپون

پس از سفر گریسولدز به سراسر ایالات متحده و خارج از آن، سومین فیلم آنها باعث شد تا آنها در خانه بمانند تعطیلات کریسمس آنها در کمال تعجب، این فیلم با لحظات خنده دار و دلنشین فراوانش به سودآورترین فیلم این مجموعه تبدیل شد. اما پس از آن، هیچ چیز دیگری برای سریال وجود نداشت که بتواند دنبالههای بیشتری را تضمین کند.
این در ش،ت انتقادی و تجاری مشهود بود تعطیلات وگاس، که به نظر می رسد بسیاری از مردم آن را فراموش کرده اند. همچنین، راهاندازی مجدد به رهبری اد هلمز و کریستینا اپلگیت نتوانست جان تازهای به فرنچایز ببخشد، زم، که اساساً تکرار نیمه تمام فیلم اول بود.
14. خماری

سه گانه خماری علیرغم اینکه مجموعه ای از فیلم های کمدی است، ناخواسته دستمایه بسیاری از شوخی ها شده است. از آنجایی که اولین فیلم از نظر انتقادی و تجاری موفقیتآمیز بود، دیدن دو دنباله دیگر برای آن عجیب نبود.
با این حال، این فیلمهای بعدی هیچ چیز جدیدی ارائه ن،د، زیرا آنها سعی می،د فرمول اصلی را تکرار کنند، فقط برای اینکه شخصیتها تیرهتر و نامن،تر شوند. در نهایت، جادو پس از فیلم اول تمام شد، زیرا داستان جذابیت کمتری پیدا کرد و گرگها مدام آویزان شدند.
13. پا،ازی: سال انتخابات

فیلمهای Purge هرگز مورد استقبال منتقدان قرار نگرفتند، اما مفهوم و پتانسیل جذاب فرنچایز در ژانر ترسناک، چندین فیلم را تضمین میکرد تا به مخاطبان نشان دهد که چه کاری میتواند انجام دهد. این زم، بود که از ژانر تهاجم به خانه رها شد و با آن به خیابان ها آمد پا،ازی: آنارشی. زم، که شارلین روآن رئیس جمهور ایالات متحده شد در حالی که برنامه ریزی برای پایان دادن به پا،ازی داشت، این سریال به نتیجه طبیعی رسید سال انتخابات.
اما همه چیز با آن تغییر کرد پا،ازی برای همیشه، که با افشای این موضوع آغاز شد که بنیانگذاران جدید آمریکا کنترل کشور را پس گرفته اند و پا،ازی را بازگردانده اند. پس از اینکه قهرمانان برای زنده ماندن بسیار سخت جنگیدند تا بتوانند در نهایت به این رویداد سالانه پایان دهند پا،ازی برای همیشه فقط همه چیزهایی که تا حدودی پیروزی آنها را ،اب کرد، خنثی کرد، بنابراین نتیجه گیری عالی برای فرنچایز را ،اب کرد.
12. تنها در خانه 2: گمشده در نیویورک

به نظر میرسید که فیلمسازان نمیتوانستند بالا بروند تنها در خانه 2 با هر چیز دیگری، که باید نشانه ای باشد که زمان آن فرا رسیده است که فرنچایز به رختخواب گذاشته شود. بدون مکالی کالکین، کارگردان کریس کلمبوس، یا آهنگساز جان ویلیامز، دنباله ها شبیه فیلم هایی نبودند که طرفداران آن را می شناختند و دوست داشتند.
حتی ممکن است برخی از مردم تعجب کنند که بدانند چهار دنباله دیگر بعد از آن ساخته شده است تنها در خانه 2، که نشان می دهد چگونه فرنچایز خود را از دست داده است جادوی فیلم کریسمس.
11. Poltergeist در سال 1982

عاقبت به پولترگیست کارول آن و خانوادهاش را نشان میدهد که هنوز توسط هیولا تعقیب میشوند، که مشخص میشود روح یک رهبر فرقه شیط، در فیلم دوم است. اما بدون نظارت توبی هوپر و استیون اسپیلبرگ بر ،متهای بعدی، این فیلمها هرگز از نظر داستانگویی به سطح ظرافت فیلم اول نرسیدند.
همچنین، دنباله ها غیرضروری بودند، زیرا هیچ چیز از فیلم اول نیاز به توضیح بیشتر نداشت. هیچ پایان آزاد وجود نداشت، و رمز و راز پیرامون هیولا و منشأ او بدون پاسخ ماند، زیرا ندانستن او را وحشتناک تر می کرد.
10. داستان ،اب بازی 3

در حالی که داستان ،اب بازی 4 فیلم خوبی بود، بسیاری از مردم هنوز هم قبول دارند که ضعیف ترین فیلم در این فرانچایز بود. بسیاری از شخصیتهای گذشته را کنار گذاشت و به نفع معرفی شخصیتهای جدیدی مانند فورکی و تمرکز بر وودی و باز، که به نظر میرسد هر دو غیر شخصیت عمل میکنند، کنار زد. اما احتمالاً بزرگترین مشکل طرفداران با فیلم این بود که چگونه وودی ناگهان گروه را ، کرد و ب، پس از قول به اندی که از او مراقبت خواهد کرد او را فراموش کرد.
این تا حدودی پایان عالی آن را ،اب می کند داستان ،اب بازی 3 برای سریال، که اندی را نشان میداد که ،اببازیهایش را به ب، میدهد، ،اببازیهایی که همه راضی بودند و به او منتقل میشدند. از نو، داستان ،اب بازی 4 فیلم بدی نبود، اما بیشتر شبیه پای، بود با محوریت وودی که تماشاگران نیازی به دیدن آن نداشتند.
9. خشمگین 7

اگرچه پل واکر، بازیگر فیلم، قبل از اتمام این فیلم به طرز غم انگیزی درگذشت، سازندگان فیلم موفق شدند به همه شخصیت ها، از جمله برایان، پایان خوشی بدهند. و از آنجایی که فیلم چنین نقدهای درخش، دریافت کرده بود، به نظر میرسید که این فرنچایز با نت بالا پایان یابد.
با این حال، دنباله های بیشتری ساخته شد و فرنچایز جذابیت خود را از دست داد و نتوانست به اوج انتقادی فیلم هفتم برسد. و از آنجایی که جاستین لین صندلی کارگرد، را ، کرد سریع X درست زم، که تولید فیلم شروع شد، بعید به نظر می رسد که این دنباله بهتر از این باشد.
8. سخت بمیر

حتی مایکل اسکات نیز به مشکل این فرنچایز نمادین پی برد. جان مککلین از یک پلیس معمولی که تلاش میکرد سرنگون شود، تغییر کرد بچه های بد در اول جان سخت به یک قهرمان اکشن غیرقابل توقف که ماشین ها را به هلیکوپترهای پرنده در چهارمین می برد.
بنابراین، مککلین تبدیل به قهرم، کمتر و قابل ربط شد و فیلمها کمتر باورپذیر و جذاب شدند. از آنجایی که بروس ویلیس اکنون از بازیگری بازنشسته شده است، مگر اینکه هالیوود تصمیم بگیرد این فرنچایز را با یک بازیگر جدید راه اندازی مجدد کند، به نظر می رسد که این فرنچایز بالا،ه می تواند بمیرد.
7. دزدان دریایی کارائیب: در پایان جهان

این فرنچایز پس از فیلم سوم زم، که شروع به تمرکز صرفاً روی جک اسپارو کرد، شروع به کار کرد. درآ،دنیا میتوانست پایان رضایتبخشی را برای فرنچایز رقم بزند، زیرا سفرهای ویل و الیزابت را کاملاً محدود میکرد، که باید اولویت اصلی استودیو باشد زیرا آنها قهرمانان اصلی فرنچایز بودند.
جک بیشتر از هان سولوی این فرنچایز بود، زیرا او شخصیتی بود که بیش از حد مورد توجه قرار گرفت و در فیلم های چهارم و پنجم بیش از آنچه لازم بود مورد توجه قرار گرفت. اگرچه ج، دپ ممکن است حرفه خود را نجات داده باشد، واضح است که این فرنچایز باید در قفسه دیوی جونز باقی می ماند.
6. ایندیانا جونز و آ،ین جنگ صلیبی

در حالی که ایندیانا جونز هنوز یکی از محبوب ترین فرانچایزهای فیلم در تاریخ سینما است، از روند دنباله های کم رنگ در امان نمانده است. پادشاهی جمجمه کریستالی “پ، ،ه” را با صحنه بدنام “نوک ، یخچال” به سطح جدیدی رساند. و با انبوهی از CGI و طرحی که شامل بیگانگان باست، می شود، این چهارمین فیلم برای بسیاری نشانه ای بود که فرنچایز مسیر خود را طی کرده است. واضح است که دیزنی آن را اینطور نمیدید پنجم ایندیانا جونز فیلم در راه است
با توجه به اینکه این فیلم چقدر تفرقه انگیز بود، بهترین کار این بود که فرنچایز با آن به پایان می رسید آ،ین جنگ صلیبی. اگر چه معبد عذاب دنبالهای محبوب هم نبود، فیلم سوم با بازگرداندن فرنچایز به اصول اولیه، آن را اصلاح کرد. این فیلم که شامل یک ماجراجویی در جهان برای یافتن جام مقدس قبل از نازیها است، با فاش ، ریشههای ایندی، رابطهاش با پدرش و پیروزی او بر میل تقریباً کشندهاش برای دستساختههای باست، با ،وج از مقدس، حس نهایی را داشت. جام پشت سر
5. پارک ژوراسیک

این فرنچایز واقعاً باید خیلی وقت پیش منقرض می شد. مانند دایناسورها در پارک موضوعی معروف، استودیو به تلاش برای ،ب درآمد ادامه داد پارک ژوراسیک زم، که بهتر بود تنها بماند.
سازندگان فیلم با ساختن دایناسورهای بزرگتر با قطعات بزرگتر تلاش ،د تا از خود پیشی بگیرند، که واقعا پیام فیلم اصلی را تضعیف کرد. وقتی شخصیتها همچنان در تلاش هستند تا از دایناسورها پس از اینکه به ش،تن و کشتن مردم ادامه میدهند، بهرهبرداری کنند، مخاطبان واقعاً علاقه خود را از دست میدهند.
4. فک

فرض اساسی از آرواره ها فقط چند نفر در تلاش برای شکار و کشتن یک ،ه بودند، بنابراین چیزی برای توسعه واقعی وجود نداشت. در نتیجه، دنباله ها هیچ چیز جدیدی که وجود آنها را توجیه کند اضافه ن،د.
و با غیبت اسپیلبرگ از صندلی کارگرد،، دنباله ها حتی به دستیابی به نبوغ سینمایی فیلم اصلی نزدیک نشدند. در نهایت، تمام این تلاش های بیهوده در فیلم چهارم مز،ف به اوج خود رسید. آرواره ها: انتقامکه اکنون به ،وان یکی از بدترین فیلم های تاریخ شناخته می شود.
3. X-Men: Days of Future Past

نادیده گرفتن آن صحنه پس از اعتبار برای آ، ا،مان، این فیلم می توانست باشد پایان بازی از دنیای مردان ای، فا،. روزهای گذشته آینده تمام آسیب های وارد شده توسط آ،ین ایستاده، احیای همه شخصیت های مورد علاقه طرفداران که کشته شدند و همه آنها را با پایان خوشی رها کرد. همچنین، از آنجایی که مخاطبان میدانستند که تقریباً همه در آینده زنده هستند، بسیاری از تعلیقها در پیشدرآمدهایی که بعداً منتشر شدند، از بین رفت.
دنبالهها همچنین نشان میدهند که فیلمسازان چقدر تنبل شدهاند که حتی به خود زحمت نمیدهند که بازیگرانشان را پیرتر نشان دهند، زیرا داستان به دهههای ۸۰ و ۹۰ میرود. اگرچه مخاطبان توانستند ببینند ددپول و لوگان پس از راهاندازی مجدد ج، زم،، آن فیلمها واقعاً میتوانستند به،وان فیلمهای مستقل به خوبی کار کنند، که باعث شد آ، ا،مان و دارک فینی، احساس غیر ضروری بودن
2. بیگانگان

بعد از طنزی که شد بیگانه 3ترجیح داده میشد که پس از پخش فیلم دوم، فرنچایز را به خوابی بیش از حد میدیدند. پس از فرار از LV-426 با نیوت و هی، و ش،ت دادن ملکه بیگانه، این فرنچایز نمی توانست در فیلم سوم به برتری برسد، مگر اینکه استودیو نشان دهد که زنومورف ها طبق وعده اولیه به زمین حمله می کنند. در عوض، سه دنباله نیوت و هی، را خارج از صفحه نمایش کشته بودند، و فیلم چیز جدیدی به فرانچایز اضافه نکرد.
بااینکه بیگانه 3 با فداکاری ریپلی برای از بین بردن Xenomorphs به پایان رسید، استودیو شخصیت را به ،وان یک کلون در جدایی بازگرداند. رستاخیز بیگانه. در حالی که فیلمهای پیش درآمد به منشأ Xenomorphs گسترش یافتند پرومتئوس، سازندگان فیلم تلاش ،د تا تماشاگران را راضی کنند و بعداً همه چیز را پس گرفتند بیگانه: پیمان، نشان می دهد که پس از فیلم دوم چقدر برای حماسه بیگانه مسیر کمی وجود داشته است.
1. ترمیناتور 2: روز داوری

حیف است که استودیو نتواند به گذشته برگردد و آشفتگی هایی را که با این فرنچایز ایجاد کرده بود، از بین ببرد. روز قضاوت پای، عالی برای فرنچایز داشت، زیرا نشان داد جان و سارا کانر از حملات اسکای نت جان سالم به در برده و از تسلط هوش مصنوعی شیط، بر جهان جلوگیری می کنند. فرنچایز فقط بدتر شده است بعد از روز قضاوتو علیرغم آزمون و خطاهای بسیار، استودیو موفق به راه اندازی مجدد سریال نشد Genisys و سرنوشت تاریک.
جیمز کامرون در واقع یک پایان جایگزین برای فیلم دوم داشت که سارا مسن را نشان میداد که از زندگیاش فارغ از اسکاینت لذت میبرد، که همه چیز را با یک تعظیم زیبا و مرتب جمع میکرد و فرانچایز را با آیندهای بسیار روشنتر ، میکرد. بجای، ترمیناتور 2 در را برای دنبالهها و راهاندازیهای مجدد باز گذاشت که تا حدودی میراث این فرنچایز نمادین را در فرهنگ پاپ خدشهدار کرد، همین امر برای ،ی کافی بود که آرزو کند ترمیناتور برنگردد.
منبع: https://www.di،altrends.com/movies/movies-that-s،uld-have-ended-their-franchise/