پایان منو توضیح داده شد | گرایش های دیجیتال

خوردن ثروتمندان معمولاً یک استعاره است، اما در منو، کمی تحت اللفظی تر است. این فیلم که گروهی از افراد ثروتمند را دنبال می کند که برای یک غذای عجیب و غریب در جزیره ای منزوی هزینه کرده اند، یک طنز نوک تیز پر از شگفتی های هوشمندانه است.

به کارگرد، مارک مایلود، کمدی سیاه سیخ (بهانه جناس) فرهنگ غذاخوری در حالی که طرحی هیجان انگیز ارائه می دهد که در عین حال منطقی و پوچ است. اگر می خواهید بد،د در پایان فیلم چه اتفاقی می افتد، ما را از هشدار اسپوی، زیر دنبال کنید.

هشدار: بقیه این پست حاوی اسپویل برای منو.

هنگامی که مشتریان ثروتمند این رستوران در میان وعده های غذایی خود که همگی توسط سرآشپز جولیان اسلوویک (رالف فاینز، ولدمورت در فرنچایز هری پاتر) و تیمش با دقت تهیه شده است، حرکت می کنند، آنها متوجه می شوند که همه چیز خوب نیست. مردم شروع به مردن می کنند و در نهایت مشخص می شود که اسلوویک قصد دارد خودش، کل تیمش و همه مشتریانش را بکشد.

فقط یک چروک در نقشه او وجود دارد: مارگو (آنیا تیلور جوی، مجیک در فیلم فرانچایز مردان ای، جهش یافته های جدید)، مشتری ای که Slowik برایش برنامه ریزی نکرده بود. همانطور که مشخص است، مارگوت یک ، است که توسط تای، (نیکو، هولت، ستاره سریال کمدی Hulu) استخدام شده است. بزرگیکی از مشتریان دیگر، چون دوست دخترش از او جدا شد. تای، می دانست که همه در پایان غذا خواهند مرد، اما آنقدر ناامید بود که غذای اسلوویک را تجربه کند که به هر حال رفت و مارگوت را استخدام کرد زیرا می دانست که اسلوویک او را به تنهایی نمی برد.

مارگوت بخشی از برنامه اسلوویک نیست، بنابراین اسلوویک به او یک انتخاب می دهد: می تواند به سرورها بپیوندد یا با مشتریان بماند. او در نهایت به سرورها می پیوندد، اما از یک لحظه نادر به تنهایی برای درخواست کمک استفاده می کند. اسلوویک برای این احتمال برنامه ریزی کرده است، و بنابراین متوجه می شود که کاملاً و کاملاً به دام افتاده است.

در آن لحظه، مارگوت متوجه می شود که باید چه کاری انجام دهد، و کاری که هیچ مهم، برای مدت طول، با اسلوویک انجام نداده است: او تصمیم می گیرد غذا را پس بفرستد. او به او می گوید که از غذاهای فکری او سیر نمی شود و هیچ عشقی از غذایش احساس نمی کند. او پس از دیدن ع،ی از اسلوویک که در دهه 90 در جو، در حال برگرداندن همبرگرها بود، به جای ظروف او، که اغلب به نفع خود بیش از حد هوشمند هستند، یک چیزبرگر ساده سفارش می دهد.

او برگر را درست می کند و او فقط یک لقمه می خورد. بعد از او می پرسد که آیا می تواند بقیه را برای رفتن ببرد و او می گوید که می تواند. او در حالی که اسلوویک دوره نهایی خود را با بقیه مهمان، که حداقل در ذهن اسلوویک به سرنوشت محکوم شده خود دست یافته اند، آماده می کند، از جزیره خارج می شود.

وقتی مارگو با قایق به سرزمین اصلی برمی گردد، اسلوویک و کارکنانش را می بینیم که دسر را آماده می کنند، که یک برداشت اصلاح شده از s\'mores است. مشتریان لباس شکلات و مارشمالو می پوشند و کل رستوران به آتش کشیده می شود. در همین حین، مارگوت به سرزمین اصلی می رسد و بقیه برگر خود را می خورد. او منوی عصر را از کیسه ای که به او داده بودند بیرون می آورد و از آن برای پاک ، دهانش استفاده می کند.

در لحظات پای، فیلم، تاکید می کند که اسلوویک، با وجود تمام عدالت اخلاقی اش، به اندازه مشتریانش ش،ته است. آنها توسط فرهنگی که به دلایل نادرست غذا را دوست دارد، ویران شده اند و تنها راه فرار بازی ن، است. غذا قرار است شادی را به ارمغان بیاورد، و وقتی تنها کاری که انجام می دهید این است که به این فکر کنید که چگونه آن را هوشمندانه درست کنید، شادی را کاملا از دست می دهید.

منو اکنون در سینماهای سراسر کشور پخش می شود.

توصیه های سردبیران