آ،ین ساعت از اوپنهایمر احتمالاً باعث تفرقه خواهد شد. نولان به جای تمرکز بر احساس مسئولیت پذیری سوژه خود، به تدریج رشته های آویزان آن دو جلسه موازی را کنار هم می کشد و تمرکز خود را به سمت رو به زوال قد اوپنهایمر در دی سی، وضعیت مجوز امنیتی او در طول ترسناک قرمز و رابطه پیچیده اش با لوئیس استراوس (رابرت دوارک، از خود رابرت دوارک، نه از لیبرال، رابرت دورونگ، نه به ،وان شخصیت اوپنهایمر). تونی استارک). این تئاتر سیاسی پیچیده و هوشمندانه سازماندهی شده است … که نمی تواند در مقایسه با موضوع قدرت در حال تغییر جهان و در حال فروپاشی که اوپنهایمر رها کرد، بی اهمیت به نظر برسد. وقتی ابرهای قارچی در افق جوانه می زنند، چه ،ی به جنگ داخلی کمربندی اهمیت می دهد؟
نولان، قلع و قمع معروف زمان، طبیعتاً مسیری کمتر خطی را در میان این پرونده متراکم قرن بیستم ارائه می دهد. او ساختار یافته است اوپنهایمر مانند یک درام دادگاه آرون سورکین، تنها راه گرهخوردهتر، با دو جلسه جداگانه – یکی تفتیش عقاید درهای بسته که به صورت تمام رنگی گرفته شده است، دیگری یک رسوب عمومی با رنگ سیاه و سفید پررنگ. فیلم، به همان اندازه که از نظر زم، پیچیده است قدر و منزلت، از این فصل های مختلف در حرفه اوپنهایمر می بافد و بیرون می آورد. فقط ،، که منبع، بیوگرافی را خوانده اند پرومتئوس آمریکایی، ممکن است به درستی سال را در هر مقطعی نشان دهد. در یک نقطه، نولان ما را به یک فلاش بک در یک فلاش بک در یک شهادت می برد. در نهایت، او خطوط زم، موازی را کنار هم می آورد.
منفی
داستان های عاشقانه آنقدرها هم جذاب نیستند
چند قرارداد بیوگرافی کپک زده وجود دارد
ساعت آ، یک تعویض دنده عجیب است
اوپنهایمر، حماسه ای از آفرینش، ویر،، غرور، و سخنان پر سر و صدا، با منطق بی امان یک واکنش زنجیره ای پیش می رود.
،اصری وجود دارد که با فیلم بیوگرافی مرد بزرگ آشنا هستند. نولان الهام شکوفایی اوپنهایمر را به ،وان جرقه هایی از فرآیند شیمیایی به تصویر می کشد – نسخه ای بصری دلپذیرتر از شبکه های بی پیکر اعداد. یک ذهن زیبا به همان هدف مستقر شده است. این فیلم همچنین به صورت دورهای به زندگی شخصی اوپنهایمر میرود، بهویژه مثلث عشقی که او با همسرش، کیتی (امیلی بلانت) زیستشناس، و معشوقهاش، روانپزشک ژان تاتلاک (فلورانس پوگ) ایجاد کرد. اگرچه الهامبخش اولین صحنههای ، فیلمشناسی نولان است، از جمله صحنهای که به طرز عجیبی نقل قول معروف مرد از نوشتههای مقدس هندو را به ،وان پیشبازی تغییر میدهد، اما این مطالب ،، را که اصرار دارند فیلمساز لمس سردی را به مسائل قلب انسان وارد میکند، منصرف نمیکند.
طرفداران
محور رویه ای جذاب داستان سرایی نولان
تصاویر خیره کننده 70 میلی متری
اجرای بسیار مرموز کیلیان مورفی
هرچند شاید این بخشی از نکته ای باشد که نولان مطرح می کند. شاهکار علمی اوپنهایمر، تحقق غیرقابل تصور بود – رویدادی با عظمت بیسابقه، با همه تعاریف کلمه. با این حال، یک دهه بعد، قبلاً به تجارت استاندارد و کینههای سیاسی تبدیل شده بود. اوپنهایمر دنیا را برای همیشه تغییر داد، اما نتوانست واشنگتن را تغییر دهد. و در نهایت اختراع وحشتناک او به دست افرادی افتاد که نسبت به قدرت آن بی تفاوت بودند. در اثر اوپنهایمر، نولان دیدی تاریک از تاریخ پیدا میکند، زیرا مرد، که در اتاقهای کوچک جمع شدهاند، با نیروهایی فراتر از درجه دستمزد وجودیشان دست و پنجه نرم میکنند.
هسته اصلی فیلم مورفی است، در اجرای رمز و راز بزرگ و مح،اتی. این بازیگر در زیر یک فدورا لاغر و نمادین است. گونه های فرو رفته او بیانگر افسردگی درونی روح اوپنهایمر است. چشمانش مانند شعلههای آبی انفجار میسوزد و به تناوب کنجکاوی، جاهطلبی و گناه بینهایت را منتقل میکند. او تناقضهای آشفتهای دارد: تاریک اما شوخ، متفکر اما متکبر، متفکر بزرگ درونگرا که در مجلات و تریبونها به ستارهای راک تبدیل میشود، در عین حال معمار و ابزاری صرف برای سرنوشت انسان. نولان همه اینها را از طریق کلوزآپ های مجلل 65 میلی متری که با دوربین های IMAX گرفته شده است، می نوشد. نه از آن زمان اربابشاید یک فیلمساز از این سنج بزرگ برای چنین جلوهای صمیمی استفاده کند و بوم نقاشی وسیعی از ویژگیهای مشکلدار یک مرد بسازد.
مهیج ترین صحنه در درام سه ساعته جدید و عظیم کریستوفر نولان، اوپنهایمر، جایی است که گروهی از مردان برنامه های خود را برای پرتاب بمب اتمی در هیروشیما و ناکازاکی نهایی می کنند. تا به حال، همه ما دفاع از این تصمیم نفرت انگیز را شنیده ایم: چگونه به جنگ پایان داد. چگونه تنها راه رسیدن به ژاپنی ها بود. چگونه، با مح،ه تلفات پیش بینی شده، ممکن است واقعا داشته باشد ذخیره زندگی می کند. با این حال، هرگز نشنیدهایم که تصمیمگیری به این آرامی توسط ،، که آن را میگیرند، منطقی میدانند، انگار که این تصمیم صرفاً حسابرسی است، با دستهای ژولیده و ابروهای بازشده بحث میشود. در نهایت، یکی از این افراد، کیوتو را به،وان یک هدف بالقوه رد میکند و هزاران غیرنظامی آن را در امان میگذارد – و هزاران نفر دیگر را محکوم میکند – زیرا این شهر برای ژاپنیها م،ایی فرهنگی داشت. همچنین یک بار در آنجا به ماه عسل رفت.
این فیلمنامه بخش مهمی از نقاط عطف زندگی جی رابرت اوپنهایمر (کیلیان مورفی) را پوشش میدهد، از دوران جو،اش در دهه 1920 به ،وان یک دانشجوی امیدوارکننده و سرکش – مسموم شدن انتقامجویانه او از یک استاد، نشانهای شوم اولیه است که نشان میدهد چگونه درخشش او میتواند و درخشش او را به ،وان جایزهی اتمی-19 به سلاح تبدیل کند. . بخش عمده ای از درام در این بین اتفاق می افتد، بر روی مارپیچ از دوراهی های مرتبط: مسابقه با نازی ها برای ساخت بمب و روشی که علاقه تقریباً تصادفی اوپنهایمر به سیاست سوسیالیستی نفوذ او را تهدید می کرد.
اوپنهایمر جمعه، 21 ژوئیه در همه جا در سینماها اکران می شودیا بیشتر از نوشته های AA Dowd، لطفاً از او دیدن کنید صفحه مرجع.
مطمئناً به نظر می رسد که او بیشتر درگیر تدارکات پروژه منهتن است که در اوپنهایمر به ،وان ،یبی از شخصیت ها و نارضایتی ها و مهارت های متضاد. آیا نولان می تواند ارتباط برقرار کند؟ گاهی اوقات، آزمایشگاه لوس آلاموس، ساخته شده در صحرای نیومکزیکو، به هیچ چیز به اندازه یک مجموعه فیلم غول پیکر شباهت ندارد. اوپنهایمر، مدیری از نوع متفاوت، از دپارتمان به بخش، شهری به شهر دیگر پرواز میکند، حوزههای قضایی را دور میزند، تیمی از مغزهای بزرگ و منیتهای بزرگتر خود را برای کارهای مختلف تطبیق میدهد. البته نولان تیم رویایی خود را جمع آوری کرده است و لیست بازیگران نسبتاً خیره کننده ای از چهره های مشهور را برای پر، نقش های جزئی نیز جمع آوری کرده است. آنها ذرات بیشتری هستند که امواج این دید تاریک را تشکیل می دهند، این بنای تاریخی برای آزمایش مرگ.
ما هرگز مستقیماً شاهد نتایج وحشتناک دستاورد اوپنهایمر نیستیم. صحنه ای دلگیر از تنفر اخلاقی وجود دارد، زم، که دانشمند پس از پیروزی تیمش را خطاب قرار می دهد و ناراحتی فزاینده خود را می بلعد، قاب به م،ای واقعی کلمه از فحاشی جشن می ،زد. اما نولان ما را به زمین صفر، قبل یا بعد از شهرهایی که تسطیح کردیم، نمی برد. این یک حذف استراتژیک است، یک غیبت با هدف. نادیده ماندن آن همه مرگ و ویر، بازتاب چشم انداز چشمک زن این مردان است و در عین حال که از عواقب حماقت ضدانس، آنها جدا شده اند، امر نظری را واقعی می کند. فاجعه باید خارج از صفحه نمایش اتفاق بیفتد.
اوپنهایمر، حماسه ای از آفرینش، ویر،، غرور، و بسیاری از سرگیجه صحبت، با منطق بی امان یک واکنش زنجیره ای پیش می رود. اگر میخواهید بامزه باشید، میتو،د بگویید که در ذرات و امواج حرکت میکند، به،وان سیل سیال تاریخ اتمیزهشده، که هر صحنه بهطور غیرقابل توقفی در صحنهی بعدی جاری میشود. اگرچه این فیلم نشاندهنده اولین حمله نولان به عرصه عموماً غیرقابل توجه درام زندگینامهای است، اما به اندازه فیلمهای ابرقهرم، و علمی تخیلی او جذاب است. این بار، یک بُعد اخلاقی خاص در حرکت وجود دارد: در مونتاژ همیشگی اش، اوپنهایمر هجوم غیرقابل توقف پیشرفت علمی را برمی انگیزد. این که فیلم به ندرت برای نفس کشیدن م، می کند، بیانگر پیگیری اختصاصی سوژه آن است چگونه، بدون مانع از سوالات اگر تا زم، که خیلی دیر شود
چیزی که مکالمه را بسیار آزاردهنده می کند، بیش از مح،ات سرد همه چیز، نحوه اجرای آن است. این مردان، این ویرانگر دنیاها، نه در یک اتاق جنگ تشریفاتی، بلکه در یک دفتر کوچک و تنگ گرد هم می آیند و مودبانه از روی نیمکت ها و صندلی ها کلماتی را با هم رد و بدل می کنند. و نولان به ویژه بر اهمیت صحنه تأکید نمی کند. بدون هیاهو و هیاهو، نه در ابتدا یا انتهای فیلم، نه به ،وان یک محور، بلکه فقط به ،وان یک آیتم دیگر در ج، زم، رویدادها، سلسله ناگسستنی علل و عوارضی که نویسنده-کارگردان به طور روشمند ردیابی می کند، می آید.
هیچ صفحه ای ممکن است به اندازه کافی بزرگ نباشد اوپنهایمرجذابیت محوری، نقطه اوج آن همه تحقیقات پر تب، آزمون بیاب، که تاریخ را به دو نیم کرد. نولان انفجار را به صورت واقعی بازسازی کرد، بدون مواد هستهای، و این یک اثر عملی حیرتانگیز است: جهنمی از نور کورکننده و سکوت وهمآور، که توسط غرش کرکنندهترین تفنگ شروع جهان تعقیب میشود. همچنین این تنها لحظه نمایش سنتی در فیلم پرفروش 100 میلیون دلاری مردان میانسال است که در اتاقهای بینقص درباره فیزیک کوانتومی بحث میکنند.