بله، همه چیز بسیار آزاردهنده است. تماشای زنده آن یک تجربه تکان دهنده بود، با بینندگان زیادی قادر به پردازش کشتار نیست. یادم می آید که جلوی تلویزیون نشسته بودم، دهانم باز بود، دستانم می ،زید و قلبم تند می زد و از قبل کتاب ها را می خواندم! می دانستم چه چیزی در راه است، اما مهم نبود. شاهد کشتار کاملاً آسیب زا بود، و این ،مت در میان معدود مواردی قرار می گیرد که اقتباس بسیار بیشتر از کتاب ها است. بازیگران نقش کوچکی در زنده ، این کابوس ایفا ،د. میشل فیرلی، اونا چاپلین و ریچارد مدن سه تا از آنها را ارائه ،د بازی تاج و تختقدرتمندترین تصویرها — اجراهای ویرانگر و عمیقاً تأثیرگذار که فوراً وارد تاریخچه بدنامی تلویزیون شد.
شوک تنها زم، می تواند کارساز باشد که غیرمنتظره، اما قابل قبول باشد. هر ،ی میتواند هر ،ی را بکشد، اما اگر از ناکجاآباد بیاید، زنگ میزند. بازی تاج و تخت این را در بیشتر دورههای اجرایی آن درک کرد. بنابراین، لحظات تکان دهنده آن به چشم ، نر برخورد کرد. به ارزانترین و ناموفقترین پیچشهای سریال فکر کنید – مرگ شیرین در اثر آتش، اعدام لیتل فینگر، یا فرود آمدن دنریس به جنون تارگرین در پایان سریال تفرقهانگیز سریال. هیچ کدام احساس رضایت نمی کنند زیرا به دست نیامده اند. آنها از یک مکان راحت آمدند، راهی برای نمایش پایانهای شل یا در مورد شیرین، شوکه ، به خاطر آن. اما راب و گربه مدت ها قبل از اینکه والدر فری به آنها پشت کند سرنوشت خود را تعیین کرده بودند.
شگفتانگیز و دل،اش است که فکر کنیم سریال چقدر از ارتفاعات فصل 3 و 4 فاصله گرفت. بازی تاج و تختبه نظر می رسد میراث بازسازی شده است – در حال حاضر، به هر حال. به هر حال، برای تولید اپیزودی شبیه به یک نمایش بسیار خاص نیاز است باران های کاستامره. هیچ کاتارسیسی، هیچ بازدهی، هیچ پوشش نقره ای برای یافتن وجود ندارد – بینندگ، که به دنبال انتقام برای مرگ استارک هستند، باید چهار سال طول، منتظر بمانند تا ببینند فری ها برای جنایات خود پرداخت می کنند.
در گذشته، باران های کاستامره نقطه مقابل چیزی است که مخاطبان در یک ،مت تلویزیونی معمولی به دنبال آن هستند. به یک خلا ختم می شود، احساس پوچی که تماشاگر را به طور کامل می بلعد، و خود را سرگرم سرگرمی نمی کند، حداقل نه به م،ای سنتی. برع،، عمداً بی رحم است و به مخاطب خود جرأت میکند که نگاهش را برگرداند. باران های کاستامره است بازی تاج و تختهدیه نهایی به تلویزیون، رویدادی تلخ، تلخ، جسورانه، م،ب و نابخشودنی که یک بار در زندگی اتفاق می افتد که بینندگان احتمالاً دوباره آن را تجربه نخواهند کرد.
با این حال، آنچه واقعاً دل،اش است باران های کاستامره اجتناب ناپذیر بودن آن است با تماشای مجدد اپیزود، فصل و دو نسخه قبلی آن، واضح است که عروسی سرخ همیشه قرار بوده است. مانند مرگ ند استارک دو فصل قبل، مرگ بدون تشریفات تایوین در فصل 4، یا ،وج بزرگ اولنا در فصل 7، عروسی سرخ به شکلی دراماتورژیک م،ا پیدا کرد. این نتیجه طبیعی داستان های راب و کتلین بود. هر انتخابی که انجام دادند، هر پیروزی، اشتباه و تردیدی که تجربه ،د، آنها را در آن روز سرنوشت ساز به دوقلوها رساند. عروسی سرخ ،ره آور بود. اما احساس میکردم بیجا یا بیدرآمد نیستم. برع،، منطقی و سودآور بود.
عروسی سرخ رویداد تعیین کننده در است بازی تاج و تخت، پایان نامه نمایش با جزئیات هولناکی زنده شد. مهمتر از آن، این مدرک نهایی است که وستروس فراتر از نجات است. هیچ نوری در انتهای تونل وجود ندارد، هیچ نجاتی برای ،ی وجود ندارد، و مهم نیست که چه ،ی بر تخت آهنین می نشیند، هفت پادشاهی بی قانون، وحشی و خیانتکار باقی خواهند ماند، زیرا انسان ها بی قانون، بی رحم و خیانتکار هستند. در هسته آن، آهنگی از یخ و آتش داست، در مورد خشونت و ذاتی بودن آن برای انسان است و عروسی سرخ بازتاب این احساس است. “والار مورگولیس” در واقع.
عروسی سرخ در بهترین حالت خود بازی تاج و تخت بود
عصر طلایی تلویزیون در دهه 2010 به اوج انکار ناپذیر خود رسید. نشان می دهد مانند مردان دیوانه، ویپ، بریکینگ بد، و چیزهای عجیب و غریب تلویزیون را به سطوح جدید و هیجان انگیزی از کیفیت بصری و روایی رساند. با این حال، هیچ نمایشی در طول دهه 2010 نفوذ یا تحسین بیشتری نسبت به آن نداشت بازی تاج و تخت. غولپیکر HBO مترادف با تلویزیون پرستیژ شد و ،یبی عالی از دسیسههای سیاسی، فانتزی بالا و ، را ارائه داد که برای منتقدان و مخاطبان غیرقابل مقاومت شد.
عروسی سرخ، و تمام هشت فصل از بازی تاج و تخت، قابل پخش است حدا،ر.
توصیه های سردبیران