این آدرس ایمیل در حال حاضر در پرونده است. اگر خبرنامه دریافت نمی کنید، لطفاً پوشه اسپم خود را بررسی کنید.
با این حال، الماسی که در میان انسان های خبیث است، نویسنده ای با آرمان های سیاسی به نام ریس است. ریس جو را با داستان زندگی مشابهی از دوران کودکی ،یف و برخاستن از خا،تر جذب می کند. او یک جدایی با طراوت از دیگران بیهوده ای است که جو مجبور شد با آنها در مراسم شام صحبت کند.
پس از ورود، جو روزها و شبهای خود را صرف تحقیقات داخلی میکند و در مورد هر فرد به این سو و آن سو میرود و تلاش میکند تا مشخص کند قاتل ممکن است کی باشد. هر یک از آنها رازها، مشکلات، درگیری ها و انگیزه هایی دارند. همه آنها می توانند از پس آن برآیند، اما ا،ر آنها به اندازه کافی باهوش (یا شفاف) نیستند که واقعاً قتل را انجام دهند.
به لطف بهترین دوست کیت، فیبی، که ظاهراً از او خوشش آمده و او را به ،وان یک پروژه حیوان خانگی می بیند، جو همچنان به مهم، های نخبه دعوت می شود. و رویداد بزرگ بعدی یک مهم، در املاک بزرگ خانواده او در کشور است. جو باید برود، البته، زیرا او باید از کیت محافظت کند. به علاوه، او قویاً معتقد است که قاتل در میان آنهاست.
جو آنقدر روی این کار متمرکز است که پیشرفت های عاشقانه کیت را رد می کند. جو پیر شاید کیت را به وسواس بعدی خود تبدیل کرده باشد. اما جو تغییر کرده است. او در حال حاضر زم، برای عاشقانه یا عشق ندارد. حداقل نه زم، که “شما” هنوز آنجا هستید.
لطفاً برای ادامه یک آدرس ایمیل معتبر ارائه دهید.
در فصل 4، مشخص شد که جو به دنبال زنی که فکر میکرد قرار است با او باشد، ی،ی مارین، به پاریس رفت. این او را به لندن کشاند، جایی که او هویت جدید مردی به نام جاناتان را به خود گرفت و به ،وان استاد شروع به کار کرد و در ک، ادبیات تدریس کرد.
جو ناامیدانه سعی می کند خوب باشد
بعد از مردن، هنرمند دزد (و دزد) سیمون است، و تا به حال، قاتل به هویت واقعی جو رسیده است. آنها دیوارهای او را با مقالات قدیمی در مورد مرگ و ویر، مردی به نام جو گلدبرگ پوشانده اند. قاتل در حال بازی ، است و جو دوست ندارد در انتهای بازی باشد.
او به جو دستور می دهد که اگر می خواهد خود را نجات دهد، رولد را بکشد. اما زم، که او برمیگردد و کار تمام نمیشود، ریس جو و رولد را رها میکند تا بمیرند و قبل از اینکه از در خارج شود، شمعی را به آتش میکشد. جو دیوانه وار موفق به فرار می شود و بر خلاف خود قدیمی خود، رولد را در این روند نجات می دهد.
اخبار فناوری امروز که برای صندوق ورودی شما تنظیم و فشرده شده است
علاوه بر این، قاتل اشاره میکند که قرب، بعدی او کیت است، زن خیرهکنندهای از سراسر راه که جو متوجه میشود تنها ،ی است که در میان دوستانش همدلی میکند، همانطور که به او نزدیکتر میشود، علیرغم استقبال سردی که در ابتدا از او داشت. او ناامید است که از او در برابر این تهدید نادیده محافظت کند.
همه چیز در مهم، بزرگ به پایان می رسد
نگر، جو به سرعت از بین می رود وقتی پیامکی دریافت می کند که به او ط،ه می زند. این قاتل واقعی است و آنها می دانند که او چه کرده است. اما با دیدن واکنش جو، آنها کنجکاو شدند. در یک چرخش ط،ه آمیز، این قاتل در حال تماشای هر حرکت جو است.
مشکل همچنان ادامه دارد زم، که او به کیت می رسد، که جسد مرده یکی از مهمانداران و دوست جما را روی زمین در اتاقش پیدا کرده است. جو موافقت می کند که به کیت کمک کند تا از شر جسد خلاص شود تا از دریافت اطلاعات به پدر نفرت انگیز و ثروتمندش جلوگیری کند و جزئیات خصوصی زندگی او را در این فرآیند فاش کند. او همچنین داستان واقعی مالکوم و پیام های قاتل را برای او تعریف می کند.
وقتی جو گلدبرگ را در پایان فصل 3 سریال موفق نتفلی، ، کردیم شما، او به م،ای واقعی کلمه در وضعیت انفجاری قرار داشت. او همسرش لاو را کشته بود، خانه اش را به آتش کشیده بود و انگشتان پایش را قطع کرده بود تا بگوید در آتش جان باخته است. جو مصمم بود که زندگی خود را تغییر دهد، به خصوص پس از برخورد با مارین و دیدن وحشت در چهره او از اینکه او کیست و چه کرده است. او سپس فرار کرد تا دوباره در کشور دیگری شروع کند.
صندوق ورودی خود را بررسی کنید!
به سرعت به خانه برمی گردیم و واضح است که جو ریس را به مقامات گزارش نکرده است و هویت قاتل را برای دیگران فاش نکرده است. او Rhys را برای خودش می خواهد. با تماشای Rhys روی صفحه تلویزیون که اعلام می کند نامزدی خود برای شهرداری لندن را اعلام می کند، نور از چشمان جو فرو می رود. او در حال آماده شدن برای تغذیه وسواسی است که اکنون به سطح آب برگشته است، به روشی که قبلا هرگز نداشته است: برای شکار یک قاتل و، عجیب، یک روح خویشاوند.
شما فصل 4، ،مت 2 برای اولین بار در نتفلی، در 9 مارس پخش می شود.
اما جایی که جو می رود، مشکل به دنبال دارد. یک همکار در دانشگاه، مرد جو، پرشور و با ،وان به نام مالکوم، پیوسته خود را وارد تجارت جو می کند و اصرار می کند که او در یک مهم، شیک شرکت کند. جو در نهایت تسلیم میشود و یک بار دیگر با افرادی که از آنها متنفر است همدردی میکند: افراد نخبهگرا و مستحق بدون استعداد و هدایت، اما حسابهای بانکی را ، میکنند. از شاهزاده خانم گرفته تا نقاش، دلسوزان شبکه های اجتماعی گرفته تا فردی اجتماعی که خود را یک “بانو” می داند، جو همه اینها را خشمگین می داند.
جو که می خواهد از خونریزی بیشتر جلوگیری کند، از دانش آموزی به نام نادیا که دانش گسترده ای در مورد اسرار قتل دارد کمک می گیرد. او از درون و بیرون آنها میداند و خوشحال است که به او کمک میکند درباره موضوع کتابی که مینویسد تحقیق کند. البته چنین کتابی وجود ندارد: جو در حال شکار یک قاتل واقعی است و می خواهد یک قدم جلوتر بماند.
جو ممکن است با زندگی به ظاهر جدید و احساس محدودیت، بالا،ه خود را دوباره اختراع کند. او تصمیم گرفت که مارین را نکشد، که نشان دهنده پیشرفت بود، درست است؟ و زم، که نگاهی اجمالی به زن خیره کننده در آپارتمان روبروی راه انداخت، جلوی خود را گرفت. او از طریق مونولوگ داخلی امضاء خود به خود گفت که دیگر این کار را انجام نخواهد داد.
آنها تقریباً از مخفی ، جسد فرار می کنند تا اینکه رولد وحشتناک بخش هایی از مکالمه را می شنود و جو را با اسلحه در دست در مقابل همه گروگان می گیرد و معتقد است که جو قاتل است. مرد بیمار و پیچ خورده تصمیم می گیرد تا یک بازی انتقام جویی بسازد، تا حدی ناشی از خودشیفتگی خودش و تا حدودی به این دلیل که مست است و مواد مخدر زیادی مصرف می کند. سپس رولد جو را در جنگل تعقیب می کند. جو در نهایت موفق می شود رولد را ناک اوت کند، فقط به بالا نگاه می کند و ،ی را می بیند که قبل از اینکه او نیز ناک اوت شود، به او خیره شده است.
در پایان فصل ۴، ،مت ۱، چه اتفاقی میافتد؟
با عرض پوزش، در حین اشتراک خطایی رخ داد. لطفاً بعداً دوباره امتحان کنید.
توصیه های سردبیران
منبع: https://www.di،altrends.com/movies/you-season-4-part-1-ending-explained/
جو پس از خوردن ناآگاهانه یک نوشیدنی مملو از مواد مخدر، بیرون میآید و در آپارتمانش بیدار میشود و مالکوم مرده روی میز آشپزخانه اش خوابیده است. به سرعت وارد عمل می شود (پس از همه اینها، جو در چنین صحنه هایی تازه کار نیست)، جسد را از بین می برد در حالی که فکر می کند آیا او قتل را انجام داده است – او به یاد نمی آورد.
جو شکار می شود
برای برخی، این یک پایان قابل پیش بینی بود: رایس، به نظر می رسد، هرگز واقعاً بر خشم، حسادت و دوران کودکی پریشان غلبه نکرده است. او برای خلاص ، جهان از شر افراد افتضاحی که زم، آنها را دوست می نامید، ورزش کرده است. با زنجیر ، جو و رولد، او به جو میگوید که او فقط قصد داشت او را برای قتل مالکوم متهم کند، اما زم، که در عوض یک رفیق جنایتکار را کشف کرد، غافلگیر شد.