دو آبشار قصد دارد داستانی معتبر بومی را روایت کند


در حالی که چندین بازی ویدیویی شامل شخصیت‌ها و مضامین بومی می‌شوند، تعداد کمی از آنها با کنترل خلاقانه و انتخاب‌های طراحی در دست افرادی که این الهامات از آنها گرفته شده است، ساخته شده‌اند. این بخش بزرگی از چیزی است که باعث می شود دو آبشار (نیشو تاکواتشینا)، بازی ماجراجویی روایی اول شخص آینده از Unreliable Narrators، بسیار قابل توجه است. این استودیو نه تنها با شرکای برخی از اولین ملل کانادا کار می کند، بلکه ،اصر قابل توجهی از ایجاد کنترل را کنار می گذارد و به همکاران بومی خود در مورد هنر، موسیقی و جهت گیری داستان نظر می دهد.

من با لورن بتارد صحبت کردم، دو آبشار مدیر برند و آنتوان بارتولو، مدیر کل Purple is Royal، تیم بازاریابی که با استودیو شریک است. ما درباره دیدن جهان از طریق چشمان بومیان و اروپایی ها، مشارکت نزدیک با جوامع بومی برای گفتن یک داستان معتبر و محترمانه و اینکه آنها چه کلمه ای یاد گرفته اند بحث کردیم. نه در طول توسعه بگویم.

همه چیز در مورد دیدگاه است

دو آبشار لورن به Di،al Trends می گوید، یک بازی روایتگر و اکتشافی سه بعدی درباره تاریخ بومی است.. “داستان در قرن هفدهم در کانادا اتفاق می افتد و شما سفر دو شخصیت را دنبال خواهید کرد.

یکی از شخصیت ها ژان است، زنی فرانسوی که به جایی که روزی به کبک تبدیل می شود مهاجرت می کند. او بازمانده یک کشتی غرق شده است، تنها با چیزی جز ، که با او همراهی کند، و از بیاب، می ترسد که از آن چیزی نمی داند. دیگری مایکان است، یک شکارچی اینو در خانه با جنگل ها و حیواناتی که منظره طبیعی را تشکیل می دهند. تصمیماتی که در طول گیم پلی گرفته می شود بر مسیرهای مستقل اما درهم تنیده آنها در این روایت سنی تأثیر می گذارد.

یک مرد Innue و یک زن جوان فرانسوی تقریباً پشت هم ایستاده اند.

ویژگی خاص این بازی این است که ما داریم [different] جهت های هنری به منظور تأکید بر دو دیدگاه، زیرا همه اینها یک بازی در مورد دیدگاه ها است. چگونه مردم می توانند فکر کنند یا چیزهایی را ببینند که آنها را احاطه کرده است، اما چیزی را که یک شخص دیگر دیده نمی شود.”

یکی از مثال هایی که لورن می آورد جنگل است. برای جین، این ترسناک است. او درختان و صداها را نمی شناسد. همه چیز تاریک است و با هم ،یب می شود. برای مایکان، روشن و رنگارنگ است. او می تواند درختان مختلف و نشانه های حیات وحش را تشخیص دهد. این سرزمین مردمش است و او خیلی راحت است. اما از هر دو طرف پیش می رود.

آنتوان شروع می‌کند: «در نقطه‌ای،» کشتی ش،ته‌ای است که ژان از آن فرار کرد، می‌تو،د آن را از منظر او ببینید، که فقط یک کشتی ش،ته است. این یک کشتی است که غرق شده است، اما از نگاه مایکان، چوبی که از کناره بیرون زده به نظر می رسد مانند قفسه سینه یک نهنگ است که می توانست در ساحل باشد. این نگاه حیو، عجیبی به خود می گیرد زیرا او به دیدن چنین کشتی های عظیمی که از چوب و چیزهایی از این قبیل ساخته شده اند عادت ندارد. بنابراین ما نیز سعی می کنیم با همه این چیزها بازی کنیم.»

دو ع، کنار هم یک کشتی ش،ته را نشان می دهد که فقط به ،ت آن تبدیل شده است.

لورن بر آن تاکید می کند دو آبشار یک شبیه ساز راه رفتن اول شخص است (مانند آتش نش،، از کامپو سانتو). شما چیزها را از چشم هر شخصیت خواهید دید. این بدان م،است که وقتی جین هستید، در فاصله 3000 مایلی از خانه در یک سرزمین جدید عجیب، چیزی که در واقع ممکن است حیات وحش عادی باشد، می تواند چیزی به اندازه یک گرگ نما ترسناک به نظر برسد. و این تنها فولکلور نیست که ممکن است در ذهن شخصیت ها باشد، همانطور که توسط Windigo مشهود است.

لورن به ما می‌گوید: «نمی‌دانم با داستان ویندیگو آشنایی دارید یا نه، اما این موجودی است که از جنگل برای مردم بومی محافظت می‌کند. و وقتی اروپایی ها آمدند، از ویندیگو به ،وان یک روح بد و ارواح شیط، صحبت می ،د که اگر از جنگل مراقبت نکنید، شما را خواهند خورد، اما این چیزی نیست که مردم بومی ایجاد کرده اند، می د،د، بیشتر شبیه یک موجود دوستانه است. در حقیقت… برای جین، او از ایده ویندیگو خواهد ترسید، در حالی که مایکان بیشتر مجذوب آنچه که ویدیگو را تحریک می کند، خواهد شد.

مردی در دو آبشار کنار یک آتش در بیابان کانادا نشسته است.

به نظر می رسد که ویدیگو یکی از سه ،وان کاری متفاوت در آن بود دو سقوط‘ تاریخ. اول، این کاناتا بود که به خاطر کلمه Huron-Wendat به م،ای “س،تگاه” یا “روستا” نامگذاری شد که منشأ نام کانادا بود. سپس ویندیگو بود، اما بعداً این نام به دلایل خوبی رها شد.

«هنگامی که با افراد جوامع مختلف صحبت می کردیم، متوجه این موضوع شدیم [Windigo] آنتوان می گوید، اصطلاحی بود که نمی توانستیم به کار ببریم. این چیزی است که در مورد آن صحبت نشده است، این یک نوع چیز ولدمورت است. قرار نیست شما این کلمه را بگویید و حالا ما فقط آن را با حروف درشت و تری، گچ می‌کردیم.»

ارتقاء و ،یب صداهای بومی

به همان اندازه که این افسانه‌های بومی و این دوره از تاریخ می‌توانند جالب باشند، مهم است که این داستان‌ها را به شیوه‌ای درست، با نظرات درست مردم، که در مرکز آن‌ها قرار دارند، بیان کنیم. از لورن و آنتوان در این مورد پرسیدم و آنها حرف های زیادی در مورد این موضوع داشتند که از شخصیت های اصلی شروع می شود.

لورن می‌گوید: «Maikan با تعداد زیادی شرکای بومی، تعداد زیادی از افراد Wendat و برخی از Innu نیز ایجاد شد. مایکان یک شکارچی جوان است، پس می بیند که روستای خود دچار بیماری شده است و این بیماری او را مجبور می کند برای یافتن چاره به سفر برود. اینگونه است که او سفر خود را آغاز می کند. و لحظات زیادی در بازی وجود دارد که واقعاً احساس خواهید کرد [his] فرهنگ بومی».

یک رودخانه آبی روشن از میان جنگلی سرسبز و همیشه سبز در دو آبشار می گذرد.

یک ،صر کلیدی برای ایجاد شخصیت های معتبر، صداگذاری است. به گفته لورن و آنتوان، دیالوگ‌های ،یسی و Innu وجود خواهد داشت که توسط بازیگران بومی صداپیشگی می‌کنند.

آنتوان می افزاید:[a، the Indigenous partners] ما کارکنان داخلی در استودیو داریم. اما چیزی که برای داستان بسیار مهم است این است که ما چیزی را ایجاد کردیم که به آن شورای بزرگان می گوییم، که مردمی از جوامع بومی مختلف هستند. و آنها به نوعی در هر مرحله از راه، در مورد داستان، نحوه بیان آن، آنچه در آن می بینیم، و همچنین چگونه آیتم ها و چیزها در بازی به تصویر کشیده می شوند، امضا می کنند. بنابراین برای ما بسیار مهم است که آن اصالت را داشته باشیم و داستان را همانطور که آنها می‌خواهند بیان کنیم.»

این چیزی است که مردم بومی می خواهند بگویند، چگونه می خواهند ما را به پایان برس،م؟

داستان اصلی از دو آبشار توسط ایزابل پیکارد، یک قوم شناس بومی ساخته شده است. همانطور که بازی توسعه یافت، توسط موسسه Tshakapesh بررسی شد، موسسه ای که فرهنگ بومی را ترویج می کند و از زبان های بومی محافظت می کند. آنها تأییدیه هایی را ارائه ،د و به اطلاع رس، به توسعه کمک ،د، و این فراتر از سناریوها بود.

“حتی در جزئیات ساده، مانند نحوه استفاده مایکان از چاقوی خود، می تواند همه چیز را در مورد فرهنگ او تغییر دهد. افراد Innu مانند افراد Wendat همان کار را انجام نمی دهند. “بنابراین ما می خواهیم تا حد امکان واقع بین باشیم. و به همین دلیل است که ما مجبور شدیم یک انجمن را انتخاب کنیم، می د،د، مانند Innu. مایکان باید اینو می‌بود، زیرا نمی‌تو،م بگوییم که او “بومی” است، زیرا در همان زمان چیزی می‌گفت و چیزی نمی‌گفت.

فضای آبی وهم‌آور جنگلی انبوه در دو آبشار را فرا گرفته است. درخشش گرم کهربایی جنگلی دلپذیر را در Two Falls روشن می کند.

به سختی می توان تأثیر شرکای بومی را اغراق کرد. توسعه‌دهنده Unreliable Narrator رویکردی را در پیش گرفته است که کنترل را به افرادی از فرهنگ‌هایی که بازی درباره آن است می‌دهد.

هنرمندان سه بعدی در روایت های غیرقابل اعتماد نیستند. این یک شرکت خارجی به نام Awastoki است که توسط ال،یس گروس-لوئیس هول، که هورون-وندات است، و همسرش کارولین فورنیه، یکی از بنیانگذاران آن است. آنها قبلاً کمی در مورد نحوه لباس پوشیدن افراد و لباس هایی که باید شبیه باشند می دانند. ما نیز در حال تایید این موضوع توسط شورای بزرگان هستیم.»

به همین ترتیب، موسیقی برای دو آبشار توسط Eadsé، یک هنرمند بومی انجام می شود، و حتی کارگرد، و لحن نهایی داستان به عمد از دست تیم سازنده خارج می شود.

لورن می‌گوید: «ما در حال نوشتن پایان داستان هستیم زیرا پایان داستان مهمترین بخش است.. “این چیزی است که مردم بومی می خواهند بگویند، چگونه می خواهند ما را به پایان برس،م؟ آیا آنها از ما می خواهند چیزی غم انگیزتر، اما شاید واقع بینانه، نشان دهیم که نشان دهنده تمام آسیب هایی است که به این جامعه وارد شده است؟ یا ترجیح می دهند با یک نکته مثبت تر و با امید زیاد به پایان برسانند و بگویند، “باشه، همکاری امکان پذیر خواهد بود.” این به آنها بستگی دارد. در این ،مت حرفی نداریم بنابراین من هنوز نمی توانم به شما بگویم زیرا هنوز نمی د،م که چگونه به پایان می رسد.

در حالی که آنها در Two Falls گفتگو می کنند، یک تله در مقابل بازیکن می ایستد.

تیم Unreliable Narrator در مورد اه، خود برای تعامل و گوش دادن به جوامع بومی بسیار واضح است. این تأثیرات برای ساختن داستان و حفظ اصالت و ایجاد یک بازی مسئول و محترمانه نسبت به موضوع مهم هستند.

دو آبشار (نیشو تاکواتشینا) قرار است در سال 2023 بر روی Steam منتشر شود.

توصیه های سردبیران







منبع: https://www.di،altrends.com/gaming/two-falls-nishu-takuat،na-preview/