این مهارت به ویژه در یک صحنه قابل توجه در فیلم آشکار می شود دلال که در آن سو جین (بائه دونا)، کارآگاه پلیسی که به دنبال خدمات غیرقانونی فرزندخواندگی سانگ هیون و دونگ سو است، وقت میگذارد تا یک تماس تلفنی آرام با شریک زندگیاش داشته باشد. این صحنه، سو جین را محکم در سمت راست قاب و پشت چندین لایه بصری، از جمله کاپوت ماشینش، شیشه جلوی رگه های بار، و برف پاک کن های شیشه جلوش قرار می دهد. استفاده تصویر از باران، شیشه جلوی ماشین سو-جین، و چراغهای شهری که خارج از صفحه میدرخشند در کنار هم قرار میگیرند تا تصویری را ایجاد کنند که همزمان ساده و چندوجهی به نظر میرسد.
حالا با جدیدترین فیلمش دلالکوریدا بار دیگر از ژاپن خارج شد. این فیلم اولین ساختهی این نویسنده ژاپنی به زبان کرهای است و توسط خود کوریدا به،وان اثری همراه توصیف شده است. دزدان مغازه. در حالی که دلال هرگز به اوج های ویرانگر آن فیلم 2018 نمی رسد، این دو فیلم با همان دست سبک و ملایمی که کار کوریدا را مشخص می کند، مضامین مشابهی را بررسی می کنند. فیلم جدید با نوعی حساسیت و صمیمیت رادیکال می درخشد و نشان می دهد که کارگردانش برای تولید یکی از بهترین فیلم های سال حتی مجبور نیست از خودش پیشی بگیرد.

در همین حال، سونگ کانگ هو در نقش سانگ هیون، مردی که شخصیت بیش از حد عملیاش، مهرب، بیحرمتی را که در درونش برمیانگیزد، کاملاً میپوشاند، یک اجرای بیسر و صدا دیگر را به نمایش میگذارد. کانگ هو که مدتها به ،وان یکی از بهترین بازیگران جهان شناخته میشود، ثابت میکند که یک مرد عالی برای کورهدا است، کارگرد، که به نظر میرسد سبک ظریف و صمیمی داستانسراییاش برای بازیگر، که در این فیلم حضور دارند من، باشد. دلال. هر سه عضو سه گانه مرکزی فیلم به ،ه خود با هم مطابقت دارند دلالاو انرژی آرام و متفکرانه ای دارد و به اندازه کافی برای بالا بردن احساسات فیلم بدون اینکه آنقدر بزرگ شود که تنش دراماتیک شکننده آن را بشکند، انجام دهید.
،، که قادر به ،ید هستند دلالبا این حال، دنیای جنایت وحشیانهای که با دقت ،یب شده است، احتمالاً خود را در یک پرتره عمیقاً تکاندهنده دیگر از یک خانواده پیدا شده از کرهادا مییابد. در سراسر دلال، فیلمساز بی سر و صدا با مضامین رها شدن، گناه، و ارتباط دست و پنجه نرم می کند بدون اینکه به ملودرام خیلی متمایل شود یا به شدت بر ،اصر سبک فیلم تکیه کند.
منفی
-
عمل سومی که کمی بیش از حد سخت می شود
-
چندین پیچش داست، که تقریباً منطق لطیف فیلم را می شکند
-
یک مشت آنتاگونیست تک بعدی