بررسی وسپر: یک ماجراجویی علمی تخیلی

با این اوصاف، به راحتی می توان فهمید که چرا تیم خلاق فیلم بیشتر به این موضوع علاقه مند بوده است شامدنیای علمی تخیلی پیچیده‌ای نسبت به داستان سرراست و قابل پیش‌بینی آن. نه تنها بسیاری از پیچش های داست، فیلم کاملاً واضح و قابل پیش بینی هستند، بلکه شامبودجه تولید محدود نیز مانع از آن می‌شود که سومین اکشن خود را آن‌طور که داستانش اقتضا می‌کند، اکشن بسازد. در نتیجه، در حالی که هرگز لحظه ای وجود ندارد که شام واقعاً تماشاگران خود را از دست می دهد، سرعت سنجیده فیلم و در نهایت پایان ،ابکارانه، کوچک بودن دامنه آن را به طور اجتناب ناپذیری روشن می کند.

رافیلا چاپمن در یک زمین چمنزار در وسپر ایستاده است.
با حسن نیت از IFC Films

پس از فروپاشی خارج از اکران جهان، بشریت اساساً به دو گروه ت،یم شد: نخبگان ممتازی که در ساختمان‌های بلند و محصور به نام «ارگ» زندگی می‌کنند و آن‌هایی که باید در طبیعت فیلم زندگی کنند. زمین ویران وسپر (رافیلا چپمن)، بازیگر همنام فیلم، یکی از اعضای گروه دوم است. خوشبختانه، تا زم، که فیلم Buozyte و Samper به او رسید، وسپر چاپمن در زنده ماندن حتی در خشن ترین محیط ها کاملاً ماهر شده است. شامسکانس آغازین فیلم حتی قهرمان جوانش را می‌بیند که برای نجات جان پدر فلج‌اش، داریوش (ریچارد بریک)، که از یک پیوند تله‌پاتی برای برقراری ارتباط با او از طریق یک پهپاد پرنده که دخترش را به هر کجا که می‌رود همراهی می‌کند، بر موانع غلبه می‌کند.

شام اکنون در سینماها و VOD پخش می شود.

توصیه های سردبیران







منبع: https://www.di،altrends.com/movies/vesper-movie-review/

علاوه بر این، در حالی که شامبودجه تولید کمتر «بووزیت» و «سمپر» اغلب از کاوش در داستان فیلم به همان اندازه که احتمالاً دوست داشتند، باز می‌دارد، کارگردانان هنوز موفق می‌شوند آن را با تصاویری به یاد ماندنی پر کنند. حتی یک صحنه ابتکاری درخشان، وسپر و کاملیا را دنبال می‌کند که روی صندلی‌ها و میزهای مختلف بالا می‌روند تا از دست زدن به یک سلاح بیولوژیکی که به شکل یک قالب زرد رنگ است که به سرعت پخش می‌شود و هر چیزی را که با آن تماس پیدا می‌کند، می‌پوشاند.

شامبه ویژه، وارد شدن به درگیری که منجر به برخورد تصادفی کاملیا با بازمانده جوان باهوش چپمن شد، زمان می برد. فیلمنامه فیلم که بووزیت و سمپر با برایان کلارک نوشته اند، تا حد زیادی اتمسفر و ساختن جهان را بر پیشروی داستان ترجیح می دهد. ی،ی 30 دقیقه اول شام بیشتر به دنبال راه اندازی دنیای آینده نگر فیلم و همچنین جایگاه قهرمان جوان آن در آن هستند تا ایجاد درگیری. برای برخی از بینندگان، این ممکن است منجر شود شام بیش از حد آهسته حرکت می کند که آنها دوست داشتند.

سکانس مورد بحث، لحظات مشابهی را در فیلم هایی مانند گزارش اقلیت و نابودی، و این واقعیت است که شام حتی می تواند یادآور آن فیلم ها به نظر برسد، گواهی دیگری بر توانایی آن در فراتر رفتن از محدودیت های مالی خود است. برای فیلمی که در نهایت نمی تواند طرح خودش را آنطور که احتمالاً باید پیش ببرد، شام هنوز هم موفق می شود داست، از نظر بصری خیره کننده و تخیلی را روایت کند که بیش از آن چیزی است که برای بسیاری از بلاک باسترهای علمی تخیلی اخیر هالیوود می توان گفت.

شات ابتدایی فیلم بینندگان را با سر به دنیای باتلاقی و خا،تری می اندازد که در ابتدا به نظر می رسد همیشه در مه پوشیده شده است. این تصویری است که می سازد شامارتباط با دیگر فیلم های علمی تخیلی صنعتی مانند استاکر غیرقابل انکار، کاملاً واضح است. با این حال، یک بار شام با فرار از بیابان مه آلود صحنه آغازین خود، شروع به تجسم واقعیت آینده نگر خود با سایه های غنی از سبزها و گیاهان رنگارنگ می کند که نفس می کشند و به سمت هر موجود زنده ای که به آنها نزدیک می شود دراز می کند. بنابراین، در حالی که تماشای فیلم اغلب احساس می‌کند که شما را در یک تور در یک منظره جهنمی صنعتی هدایت می‌کنند، در بعضی مواقع مانند سفر به سوراخ ،گوش و مستقیم به سرزمین عجایب است.

رافیلا چاپمن در کنار یک پهپاد در حال پرواز در وسپر از میان باتلاقی دیستوپیایی قدم می زند.
با حسن نیت از IFC Films

بسیار شبیه سرزمینی که آلیس در آن افتاد، شامآینده دیستوپیایی او حاوی شگفتی های وحشتناک و آرامش بخش است. در دوره‌ای اتفاق می‌افتد که در آغازین فیلم تنها به ،وان «عصر تاریک جدید» یاد می‌شود. شام در واقعیتی اتفاق می افتد که زمین مدت ها پیش توسط آزمایش های مختلف بیولوژیکی و ژنتیکی تغییر شکل داده بود. گفته می شود این آزمایش ها به امید جلوگیری از فروپاشی اکولوژیکی سیاره انجام شده است. در عوض، آنها فقط به آن سرعت دادند و جهان و همه ،نان آن را به واقعیتی فرستادند که در آن درختان با هر نفسی که می‌کشند منبسط و کوچک می‌شوند، گیاهان حرکت می‌کنند و راب‌های مصنوعی و چند رنگ در زیر باتلاق دائمی زمین کمین می‌کنند.

با این حال، زندگی وسپر و داریوش کاملاً به هم می‌ریزد، وقتی که اولی به طور غیرمنتظره‌ای با زنی بیهوش به نام کاملیا (رزی مک‌یوون) در جنگل برخورد می‌کند. وسپر به کاملیا، غریبه‌ای از یکی از سیتادل‌های مجاور می‌رود، به این امید که بتواند به وسپر کمک کند تا در نهایت از خانه قدیمی که او و پدرش برای مدت طول، در آن زندگی کرده‌اند فرار کند. با این حال، چیزی که وسپر متوجه نمی شود این است که کاملیا مخفیانه درگیر توطئه ای است که نه تنها اه، بسیار خطرناکی را روی پشت آنها قرار می دهد، بلکه توجه عموی آزارگر و کنترل کننده وسپر، جوناس (ادی مارسان) را نیز جلب می کند.

رافیلا چاپمن به میز تکیه داده در حالی که به رزی مک ایون در سپهر نگاه می کند.
با حسن نیت از IFC Films

شام کارهای زیادی را با کمی انجام می دهد فیلم جدید کارگردانان کریستینا بووزیت و برونو سامپر با وجود اینکه با بودجه کمتری نسبت به سایر فیلم‌های علمی تخیلی مدرن ساخته شده است، در دنیایی آینده‌نگر و پسا آ،ا،م، اتفاق می‌افتد که بیش از هر فیلم دیگری به خوبی تحقق یافته، زنده و تخیلی به نظر می‌رسد. از دنیای سینمایی فعلی هالیوود است. در حالی که پیش فرض آن کار زیادی برای فروش انجام نمی دهد شام به‌،وان یک ورود منحصربه‌فرد به ژانر علمی تخیلی دیستوپیایی، زمان زیادی طول نمی‌کشد تا واقعیت جایگزین تخیلی آن به‌،وان یک چشم‌انداز جدید و خیره‌کننده از آینده ظاهر شود.

در درون خود فیلم، هم ادی مارسان و هم ریچارد بریک به ایجاد حس اقتدار روی پرده کمک می‌کنند شام. مخصوصاً مارسان در نقش جوناس فوق‌العاده خوب بازی می‌کند، مردی که به روش‌های خامی که توانسته فضایی برای خود بسازد افتخار می‌کند. شامدنیای دیستوپیایی در مقابل او، رافیلا چاپمن در نقش وسپر نقش جو، اما بی سر و صدا را بازی می کند، نمایشی که می تواند معصومیت ذاتی و کودکانه شخصیتش را برجسته کند، بدون اینکه هرگز توانایی ها یا هوش او را تغییر دهد.