بازیگران فیلم نیز به وضوح وظیفه ای را که به آنها داده شده است درک می کنند و در نتیجه، همه روی پرده ها موفق می شوند اجراهایی را اجرا کنند که هم به صورت حیله گرانه و هم کاملاً متعهد هستند. از میان تعداد زیادی از بازیگران فیلم، هیچ ، مانند فاینس که نقشی در منو این به او اجازه می دهد تا به طور کامل برخی از بزرگترین نقاط قوت خود را به سلاح تبدیل کند، از جمله توانایی منحصر به فرد او در ،یب نگرش اسلوویک مبنی بر شناخت غرور با نوعی خشم خام و غیرمجاز.
ورود مارگوت اجازه می دهد منو تا نه تنها به یک فیلم هیجان انگیز پرتنش تبدیل شود، بلکه به نبرد اراده ها بین او و اسلوویک فاینس نیز تبدیل شود، که با او اشتراکات بسیار بیشتری نسبت به آنچه در ابتدا تصور می شود، دارد. اگر چه ممکن است برای آن زیاد به نظر برسد منو این فیلم بهویژه با توجه به طنزهای بداخلاق و لذتبخشی که در سرتاسر آن جریان دارد، موفق میشود ،اصر هیجانانگیز، ترسناک و کمدی خود را در بیشتر مدت زمان خود با هم ،یب کند. حتی در لحظاتی که منو کمی بیش از حد به کمدی یا ترسناک متمایل میشود، که بیشتر آنها در سومین پرده ،یفش اتفاق میافتند، فیلم همیشه آنقدر سریع خودش را تصحیح میکند تا مانع از ،وج کامل آن از ریل شود.

با این حال، هنگامی که تای،، مارگوت و بقیه مهمانداران اسلوویک برای شب خود به هاثورن میرسند، همه چیز به سرعت به سمت تاریکی و به طرز شگفتآوری بیمارگونه میرود. خیلی زود، واضح است که برنامههای اسلوویک برای عصر تقریباً آنطور که آ،ین دسته از مشتریانش انتظار داشتند ساده نیستند. با این حال، چشم انداز او برای شب با حضور مارگو، که تای، در آ،ین لحظه پس از جدایی از قرار اولیه اش (به طور قابل درک) از او دعوت کرد، تهدید می شود.
در مقابل او، تیلور جوی در نقشی که واقعاً به او اجازه میدهد واقعاً بالهایش را باز کند، یکی دیگر از بازیهای قابل اعتماد دیگری را انجام میدهد، هرچند لحظه مورد بحث یکی از بهترین لحظات است. منو ارائه کرده است. در همین حال، هولت در نقش تای، فوقالعاده آزاردهنده، عملکردی کاملاً بینظیر ارائه میکند که نه تنها صحنه دزدی او را در یورگوس لانتیموس به یاد میآورد. مورد علاقه، اما همچنین او را به ،وان یکی از بی سر و صداترین بازیگران همه کاره نسل خود تثبیت می کند. هونگ چاو مانند السا، نفر دوم با خوی اما ظالم نسبت به اسلوویک فاینس، نشان موثری دارد.
در پشت صحنه، کارگردان مارک مایلود و تدوینگر کریستوفر تلفسن اطمینان حاصل می کنند منو برای کل زمان اجرای 106 دقیقه ای خود، سرعت نسبتاً سریعی را حفظ می کند. حتی کلیپ های مقدمه افتتاحیه سنگین فیلم نیز به سرعت به لطف سبک برش اپرایی و تقریبا بونگ جون هو که مایلود و تلفسن در سرتاسر آن اجرا می کنند، پخش می شود. در حالی که لحظاتی وجود دارد که به نظر می رسد منو میلود میتواند کمی بدتر و زشتتر باشد، مایلود عاقلانه میداند که چه زم، باید سبک بصری مدام سرگردان خود را متوقف کند تا به صحنههای ناراحتکنندهتر فیلم اجازه دهد واقعاً نفس بکشند و بسازند.
همانطور که در مورد بسیاری از ژانرهای هیج، اجتماعی که هالیوود در پنج سال گذشته تولید کرده است، اتفاق افتاده است. منو فرود خود را کاملا نمی ،باند. عمل سوم فیلم، بهویژه، تلاش میکند تا به امید اوجشدن، وقفهای را روی هم بگذارد. منومخاطرات و تنش، اما بیشتر آنها در نهایت به ایجاد شکاف های منطقی غیر ضروری ختم می شوند. آن لحظات ناگزیر به جلوگیری از آن ختم می شود منو از ظهور به،وان نوعی غذای پنجستاره و هنرمندانه که سرآشپزهای خیالی آن بسیار میخواهند ارائه کنند. چی منو با این حال، نوعی تجربه تحسین برانگیز است که باعث می شود ا،ر مشتریان لبخند بزنند و مهمتر از همه، راضی باشند.
منفی
-
چندین کاراکتر فرعی زیرنویس شده
-
عمل سومی که کمی بیش از حد ،انه می شود
-
دو پیچ و تاب لحظه آ،ی که به هم می خورد