یک کارآگاه به گریس کمک می کند (تورن فرگوسن که در یک نقش زیرنویس شده گم شده است)، اما او بیشتر به تنهایی می خواهد بفهمد که او چه اتفاقی می افتد. این کمک می کند که برادرش یک دفترچه خاطرات را پشت سر گذاشت، با کدی که فقط گریس می تواند رمزگشایی کند، نوشته شده است، که چندین فلاش بک گسترده به تربیت مذهبی توهین آمیز خواهر و برادر را باز می کند. به تدریج فاش می شود که گریس خودش بیشتر از آنچه که دوست دارد باور کند به صومعه و اینکه چرا برادرش خودکشی کرده است وابسته است، و فیلم به زودی به پای، می رسد که شامل ضربات چاقو، ش،تگی استخوان ها و سفر در زمان طیفی است. (نپرس.)
آنقدر خوب نیست که شایسته باشد و آنقدر بد نیست که کار کند
اما مرد، پایان دادن به یک آشفتگی است. واضح است که نویسندگان، اسمیت و لوری کوک، نمیدانستند چگونه فیلم را به پایان برسانند، یا حتی نمیدانستند که گریس چه چیزی را نشان میدهد. آیا او نماد زنده یک خدای ماوراء طبیعی است؟ آیا او یک فرشته افتاده است که به ،وان چشم پزشک “معجزه” می کند؟ یا شیطان دوباره متولد شده است؟ ساختار فیلم به گونهای است که هر سه این موارد میتواند درست باشد، اما حمایت کافی برای باورپذیر یا رضایتبخش ، هر یک از آنها وجود ندارد.
پتانسیل هدر رفته
صندوق ورودی خود را بررسی کنید!
با عرض پوزش، در حین اشتراک خطایی رخ داد. لطفاً بعداً دوباره امتحان کنید.