به کارگرد، جیمز کامرون، آواتار: راه آب اکنون در سینماها است اگر می خواهید بد،د در پایان فیلم چه اتفاقی می افتد، لطفا اینجا را کلیک کنید.
توصیه های سردبیران
به کارگرد، جیمز کامرون، آواتار: راه آب اکنون در سینماها است اگر می خواهید بد،د در پایان فیلم چه اتفاقی می افتد، لطفا اینجا را کلیک کنید.
توصیه های سردبیران
منبع: https://www.di،altrends.com/movies/avatar-the-way-of-water-review/
با این حال، ،، که به دنبال چیزی بیشتر هستند – چیزی که از کاستیهای آن درس میگیرد آواتار و احتمالاً آنها را بهبود می بخشد – احتمالاً وقتی اعتبارات به پایان می رسد، از بین می روند. کامرون بهجای ارائه تجربهای جامعتر به طرفداران این فرنچایز، به وضوح تصمیم گرفت بر اساس آنچه در این مجموعه کار میکرد، استفاده کند. آواتار و به این اجازه دهید که حواس را از چیزی که نمی کند منحرف کند، و محصول نهایی به طور کلی بر اساس آن تصمیم می گیرد.
دوران بسیار متفاوتی در هالیوود بود و اکنون به طرز باورن،ی دوری به نظر می رسد. ما از سال 2009 راه زیادی را پیمودهایم و در سینما و انتظاراتی که از فیلمها داریم خیلی چیزها تغییر کرده است.
با این حال، زم، که گروه جدیدی از انسانهای استعمارگر به این سیاره میرسند، زندگی بتهای جیک و نیتیری در میان شکوه طبیعی پاندورا از بین میرود. بدتر از همه، انسانها با دشمن سابق جیک، سرهنگ مای، کواریچ (استفان لانگ) همراهی میشوند، که اکنون ذهن او نیز در یک آواتار ناوی ،ن است. با شکار کواریچ برای او، جیک مجبور می شود به همراه خانواده اش از جنگل ها فرار کند و در میان قبیله های آب نشین ناوی پناه بگیرد.
مخاطب، که به دنبال یک تجربه بصری منحصر به فرد و خیره کننده هستند که سطح تماشای سینمایی را بالا ببرد، از چیزی که در آن پیدا می کنند ناامید نخواهند شد. آواتار: راه آب. از این نظر، فیلم یک پیروزی است که نشان میدهد 13 سال گذشته ساخت فیلم به خوبی سپری شده است.
مانند سلف خود، آواتار: راه آب یک فیلم کاملاً زیبا، پر از فیلمبرداری و جلوه های بصری نفس گیر است که – به لطف عکاسی سه بعدی و واضح فیلم – واقعاً دنیای پاندورا را بافتی و واقعی می کند. کامرون با انتقال صحنه داستان از جنگلهای پاندورا به شبکهای از جزایر اقیانوسی، جلوههای بصری را با مقدار زیادی از ،اصر آبی در بالا و زیر سطح آب ارتقا میدهد و دنباله را از نظر بصری در انواع مختلف متمایز میکند. از راه های مختلف، از پالت رنگ آن گرفته تا شخصیت ها و طراحی محیط.
وقتی جیمز کامرون آواتار اولین بار در سینماها اکران شد، دنیای سینمایی مارول تنها دو فیلم بود، کریستوفر نولان پادشاه سینمای ابرقهرم، بود و نه لوکاس فیلم و نه مارول هنوز به برندهای دیزنی تبدیل نشده بودند. در آن نقطه، واقعاً هیچ چیز مشابهی وجود نداشت آواتارجلوه های بصری پیشگامانه و ،یبی از ضبط پرفورمنس و فیلم سازی سه بعدی که تجربه ای فراگیر و شگفت انگیز بیگانه را به طور همزمان ارائه می کند.
«آواتار: راه آب» از نظر بصری، جلوههای بصری را بالا میبرد، اما همچنان تماشایی را بر داستان میگذارد.
ورثینگتون، سالدانا، و لنگ به بازیگران بازگشته میپیوندند آواتار بازیگران جوئل دیوید مور، سی سی سی پاوندر، جیوو، ریبیسی، دیلیپ رائو و مت جرالد و همچنین سیگورنی ویور که شخصیت جدیدی را در فیلم به تصویر می کشد. تازه واردان این بار عبارتند از کیت وینسلت و کلیف کورتیس که به ترتیب پدر و مادر و رئیس قبیله آبی را به تصویر می کشند که به جیک و خانواده اش پناه می دهد، در حالی که جیمی فلاترز، بریت،ا دالتون و ترینیتی جو لی بلیس نقش بیولوژیکی جیک و نیتیری را بازی می کنند. فرزندان.
با اينكه راه آب در نهایت به ،وان یک تنظیم داستان برای آینده آواتار در فیلمها، ایرادات آن محصول انجام کار خاصی نیست. در عوض، این تمایل فیلم برای پیروی از همان فرمولی است که برای فیلم اصلی کار میکرد، بدون اینکه زمینه جدیدی را بشکند یا کاری بخصوص جدید و متفاوت انجام دهد، که بر خلاف آن عمل میکند.
جایی که بسیاری از ویژگیهای کاملاً متحرک مشکلی برای برانگیختن واکنشهای احساسی واقعی و شدید از مخاطبان خود ندارند (گاهی اوقات کمی). هم اغلب، در مورد پی،ار)، هر دو آواتار: راه آب و مبارزه اصلی 2009 در آن منطقه. آنها میخواهند شما احساسات قدرتمندی را احساس کنید، اما داستانهای هر دو فیلم هرگز به اندازه کافی برای ایجاد ارتباطی که شایستگی آن سطح پاسخ را دارد، انجام نمیدهند. بین مخاطب و شخصیتها فاصلهای وجود دارد آواتار فیلمها در مسیریابی مشکل دارند و همچنان یکی از بزرگترین کاستیهای فرنچایز است.
کارگرد، دوباره توسط کامرون بر اساس فیلمنامه ای که او با آن همکاری داشت سیاره میمون ها فیلمنامه نویسان ریک یافا و آماندا سیلور، آواتار: راه آب بیش از یک دهه پس از وقایع فیلم اصلی اتفاق میافتد و شخصیت سام ورتینگتون، جیک سالی، را میبیند که در حال حاضر در میان مردم زندگی میکند. ناوی با پوست آبی در سیاره پاندورا. جیک اکنون به طور دائم در بدن ناوی ساخته شده و ،یبی نقش بسته است، و به ،وان رئیس قبیله ای خدمت می کند که برای اولین بار او را در آغوش گرفت و با همسر ناوی خود، Neytiri، که دوباره توسط Zoe Saldaña بازی می شود، خانواده ای را تشکیل می دهد.
طرفداران
جلوه های بصری و بصری زرق و برق دار
استفاده استثنایی از سه بعدی
به راحتی در دنیای آن غوطه ور می شود
آب، آتش و مو پیچیدهترین ،اصری هستند که میتوان در جلوههای بصری با آنها کار کرد، و هر سه این ،اصر به مقدار زیادی وجود دارد. راه آب، چه در صحنه و اکشن و چه شخصیت ها و موجوداتی که با آنها تعامل دارند. همه این ،اصر با درجه ای از جزئیات در فناوری سه بعدی و ضبط عملکرد به صفحه نمایش آورده می شوند که بدون لغزش در “دره عجیب و غریب” نگران کننده طراحی شخصیت های دیجیتال به آنها عمق و فیزیکی می بخشد. شخصیتهای ناوی در نقطهای شیرین بین عملکرد انسان و هنر دیجیتال زندگی میکنند و حتی زم، که در کنار شخصیتهای انس، قرار میگیرند، به خوبی کار میکنند.
در حالی که بازیگران با استعداد زیادی وجود دارند که شخصیتهای ناوی را به تصویر میکشند آواتار: راه آب و کامرون تمام تلاش خود را می کند تا آنها را از نظر فیزیکی در اکشن احساس کنند، داستان به ندرت آن نوع از نکات ظریف و لحظه های رشدی را ارائه می دهد که آنها را به این احساس وا می دارد. از نظر احساسی واقعی
این بدان م،ا نیست که برخی از لحظات دراماتیک خوش ساخت وجود ندارد راه آب. نیتیری سالدانا برخی از صمیمانهترین و تاثیرگذارترین صحنههای فیلم را ارائه میدهد، و تلاشهای کامرون برای ضبط عملکرد، کار تاثیرگذاری را برای ترجمه قوس عاطفی گسترده شخصیت در طول فیلم انجام میدهد. سفری که شخصیت دالتون به ،وان فرزند وسط مشکل دار جیک و نیتیری، لواک طی می کند، لحظات قدرتمندی را نیز ارائه می دهد که در شخصیت ناوی به خوبی منتقل می شود.
با این حال، به طور کلی، بسیاری از داستان در راه آب روی زمین های آشنا قدم می گذارد، که تاثیرگذاری در نهایت برای مخاطبان را محدود می کند. شخصیتها به ندرت کار غیرمنتظرهای انجام میدهند و داستان شگفتانگیز کمی دارد، بنابراین ایجاد یک شخصیت واقعاً منحصربهفرد دشوار است. مانند فیلم 2009، راه آب مجموعهای از داستانهای موجود است که دوباره برای دنیایی بیگانه به تصویر کشیده شده و با تصاویری نفسگیر پیچیده شده است، اما در هستهاش به خوبی فرسوده و آشناست.
شاید به همین دلیل است که کمی ناامید کننده است آواتارعاقبت مورد انتظار، آواتار: راه آب، در نهایت تجربه ای مشابه و آشنا را ارائه می دهد – و به این ترتیب، این بار آنقدرها تازه و نوآورانه به نظر نمی رسد.
ممکن است این فیلمی نباشد که پس از 13 سال ساخت، برخی از طرفداران به آن امیدوار بودند، فیلمی که فرانچایز را بازتعریف می کند. آواتار: راه آب هنوز هم تجربه ای پرارزش را ارائه می دهد که باعث استفاده رضایت بخش از بهترین فن آوری تئاتر موجود می شود. و برای بسیاری از مخاطبان، این برای توجیه قیمت بلیط سفر برگشت به پاندورا بیش از اندازه کافی خواهد بود.
البته، ارائه عالی تنها میتواند در ایجاد ارتباط بین شخصیتهای دیجیتال تا این حد پیش برود. بدون یک داستان خوب ساخته شده در پشت آنها، حتی دقیق ترین شخصیت های طراحی شده نیز می توانند احساس توخالی کنند – و این وضعیتی به همان اندازه مشکل ساز است راه آب همانطور که در سال 2009 بود آواتار.
منفی
روایت ،یف
شخصیت های توخالی
فاقد وزن چشمگیر
و نه، سؤالاتی که وجود بچه ها در مورد ناوی و زیست شناسی انس، مطرح می کند، هرگز واقعاً مورد توجه قرار نمی گیرد، اما به نظر می رسد که هیچ ، چندان به آن فکر نمی کند. راه آب فیلمی است که بی شرمانه شما را تشویق می کند که تفکر انتقادی خود را کنار بگذارید و از سواری لذت ببرید – و به اعتبار آن، واقعاً یک سواری است.