Halluci Nation، دی جی های الکترونیکی، دوستان من بودند. من قبلاً روی یک موزیک ویدیو واقعیت مجازی تعاملی با آنها به ،وان Tribe Called Red کار کرده بودم، بنابراین وقتی فیلمی می ساختم، آنها مدام پیشنهاد می ،د که باید کاری با هم انجام دهیم. در نهایت، من اینطور گفتم: «بچه ها می خواهید موسیقی فیلم من را اجرا کنید؟ زیرا اگر شما باشید، پاسخ همیشه مثبت خواهد بود!» آنها حتی قبل از اینکه ما فیلمنامه داشته باشیم وارد صحنه شدند.
این شخصیتها به سفری میروند که در آن متوجه میشوند شهرشان ارزش جنگیدن را دارد و بهطور منحصربهفردی قادر به مق، با این تهدید هستند. [in making the film] ما دیدیم که این دختر، که در بومی بودن خود با شرم دست و پنجه نرم می کنند، به فیلم افتخار می کنند و آن را با تماشاگران در اسپ،ا یا تگزاس به اشتراک می گذارند. آنها از من میخواهند که با تماشاگران در اینوکتیتوت صحبت کنم، زیرا میدانند که مردم نمیفهمند چه میگویم، اما برای آنها مهم است که به زبان خود صحبت کنند.
شخصیتهای آنها واقعاً مانند امتداد خود بچهها با نحوه صحبت و تعاملشان احساس میشوند. آن جنبه از شخصیت ها چگونه تکامل یافت؟
آره! دقیقا! بنابراین من عاشق این مکان و این کوههای خیرهکننده و این اجتماع که در میان این آبدرههای غولپیکر لانه کرده بود، شده بودم. و سپس برادرم عاشق دختری از آنجا شد، بنابراین اکنون برادرزاده های من نیز از جامعه پانگ هستند. برای من این که بتوانم یک فیلم تهاجم بیگانگان بسازم که در زادگاه آنها اتفاق میافتد، برایم لذت خاصی داشت.
این مکان بسیار زیبایی است – یکی از زیباترین مکان هایی که تا به حال بوده ام. این با بقیه مناطق قطبی نیز متفاوت است. انجمن خانه من Igloolik نام دارد. این جزیره زیبا و بسیار آفتابی است، اما بسیار هموار است. زم، که در کالج بودم برای فیلمبرداری مستندی در مورد این سنت رقص مربعی که در جامعه وجود دارد به پانگ رفتم. در دهه 1800 توسط نهنگداران اسکاتلندی وارد شد و اکنون با موسیقی آکاردئون و رقص های مربعی آن بخشی از سنت اینویت محسوب می شود.
آیا واقعا می خواهی بد،؟ خوب، پس از نوشتن ،وان متنفرم. وقتی انشا می نوشتم، همیشه آن را تا آ، ذخیره می کردم. و این همان چیزی است که اتفاق افتاد اسلش / عقب زم، که مجبور شدم آن را در یک نقطه خاص مطرح کنم. برای من، اسلش / عقب ،وان کمی یکپارچهسازی با سیستمعامل احساس میشد، و از ایده این دختر، که در حال مبارزه هستند به وجود آمد. اگر ،ی به دنبال آنها بیاید، آنها قصد داشتند به عقب حمله کنند.
زم، که داشتم برای آن فیلم اثبات مفهومی میگرفتم، میدانستم که روند انتخاب بازیگران کمی متفاوت خواهد بود. هیچ بازیگری در Iqaluit یا Nunavut وجود ندارد، بنابراین انجام تستهای رسمی احساس نمیکرد که خیلی منطقی باشد. بنابراین ما این کارگاه های بازیگری را برای خانم های جوان برگزار کردیم و فقط از بچه ها دعوت کردیم که بیایند و در این کارگاه های بازیگری شرکت کنند. در آن فرآیند، میتوانم دختران مختلف را در شراکتهای مختلف امتحان کنم، و سپس اثبات مفهوم را به تصویر کشیدیم. اینگونه بود که پروژه را به مرحله اجرا رساندیم.
بله، ما از چند فریم استفاده کردیم و از حرکات بدن او به ،وان مرجع استفاده کردیم، زیرا من ظاهر جلوه های کاربردی و فیلم را دوست دارم. چیز با تأثیرات عملی عالی آن، اما حرکت ،س [with Troy in costume] کمی بیش از حد عجیب و غریب به نظر می رسید. بنابراین ما آن را به یک ،س CG تحت تأثیر حرکات اصلی تروی تغییر دادیم. بعد از همه اینها و ویرایش انجام شد، باید وارد فضای CG شدیم و با یک گروه کاملاً جدید از نردها کار کردیم تا شاخکها و همه چیز را بفهمیم. این هم نوع جدیدی از سرگرمی بود.
صحنهبرداری و فیلمبرداری در دهکده اینویت Pangnirtung در نوناووت، کانادا، اسلش / عقب گروهی تقریباً کاملاً متشکل از ،نان محلی – از جمله ستارگان نوجوان (و پیشنوجوان) آن – با جامعهای که در آن زندگی میکنند به ،وان نقطه کانونی تهاجم داست، فیلم توسط موجودات وحشتناک و شاخکدار که پوست قرب،ان خود را میپوشند، عمل میکند. اینو،وک، که در دهکده اینویت ایگلولیک بزرگ شده است، فیلم را در «پانگ» (به طور غیررسمی) با گروهی متشکل از 50 نفر در سال 2019 فیلمبرداری کرد و مصمم بود که زیبایی مردم، مکان و فرهنگ مردم را به نمایش بگذارد. منطقه قطب شمال، شمالگان.
لوکیشن فیلم نقش مهمی در داستان دارد. پنگ چگونه فیلم را شکل داد؟ و چرا قرار دادن داستان هم در فیلم و هم در دنیای واقعی مهم بود؟
چطور بازیگران را جمع کردید؟
وقتی ،ت به توسعه فیلمنامه رسید، من به نوناووت سفر می کردم و با دختران در قایق بیرون می رفتم و به کابین می رفتم و با آنها فیلم های ترسناک تماشا می کردم. ما در حال ایجاد یک رابطه بودیم، و نحوه صحبت آنها، انواع زب، که استفاده می ،د – به ویژه زب، که در مورد بومی بودنشان استفاده می ،د – ما گفت،ای زیادی در مورد همه این چیزها داشتیم، و در مورد اینکه افتخار ، به کجا به چه م،است. شما از
وای نه!
آیا این همان رقصی است که در فیلم می بینیم؟
نانسی مایک باورن،ی است. او یک خواننده و مجری شگفت انگیز گلو در نوناووت است. او بخشی از گروهی به نام بود جری کنز و آنها موسیقی واقعاً بسیار جالبی را با هم ساختند. میدانستم که میخواهم هنرمندان شمالی و نوازندگان اینوئیت را در فیلم بگنجانم، بنابراین هرگاه در یک مهم، یا چیزی در پسزمینه موسیقی پخش میشود، اغلب یک هنرمند اینوک است. تقاق پرسید یک خواننده شگفت انگیز گلو است و صدها ساعت از این آوازهای دیوانه کننده را که دی جی های ملت هالوسی – که قبلاً The Tribe Called Red نامیده می شد – هر زمان که یک بیگانه را دیدید که وارد صحنه می شود استفاده می شود. این صداهای عجیب و غریب وجود دارد که بخشی از آن صحنه ها خواهد بود.
نایلا اینو،وک کارگردان اسلش / عقب در حال حاضر به صورت محدود در سینماها و از طریق پخش درخواستی در دسترس است.
توصیه های سردبیران
منبع: https://www.di،altrends.com/movies/slash-back-director-interview-nyla-innuksuk-aliens-cast-inuit-music/
،وان فیلم چطوره؟ از کجا آمده؟
نایلا اینو،وک: این شگفت انگیز است. من عاشق این دخترها هستم و [actor] روری [Anawak]. من فقط به این فکر می کردم که چگونه سال ها کار با هم می گذرد و آنها را با این فیلم بزرگ می کنند. واقعا خاص بوده نالاخوس [Ellsworth] هفت یا هشت ساله بود و دختران دیگر 11 یا 12 ساله بودند که اثبات مفهوم فیلم را گرفتیم. پروژه با من و بازیگران شروع شد، و سپس ما تهیهکنندگان و سپس همه اعضای گروهمان را پیدا کردیم تا به ما در ساختن آن کمک کنند. ما فقط با این ایده و این باور شروع کردیم که می تو،م آن را محقق کنیم.
ما همچنین توانستیم این آهنگساز شگفتانگیز، مایکل را وارد صحنه کنیم [Brook]، برای انجام آهنگسازی اضافی. خیلی تیم بزرگی بود. و با نانسی، نسخهای از Mamaqtuq را فرستاد و دیجیهای Halluci Nation نسخهای از آن را برای تیتراژ ریمی، ،د. بسیاری از کار روی فیلم، کارهای مش، بین افرادی بود که قبلاً با هم کار نکرده بودند، اما واقعاً خوب کار کرد.
چگونه در نگاه موجودات بیگانه قرار گرفتید؟
موسیقی فیلم فوقالعاده بود، و من را در یک سوراخ ،گوش به پایین فرستاد تا در مورد آواز گلوی اینویت یاد بگیرم – به ویژه نسخه ماماقتوق توسط نانسی مایک که بیش از تیتراژ پای، پخش می شود. چه اتفاقی برای تنظیم موسیقی در فیلم افتاد؟
در یک نقطه، ما در واقع این لباس کامل و عظیم ،س را برای تروی ساختیم تا وارونه بپوشد. او فقط زم، میتوانست آن را بپوشد که وارونه راه میرفت، و واقعاً برایش چالشبرانگیز بود و بسیار گرم و عرقریز بود، و ما او را برای یک روز کامل در حال دویدن از تپهای فیلمبرداری کردیم. و بعد ما از هیچ کدام استفاده نکردیم.
اینها چیزهایی هستند که آنها ،وماً چند سال پیش نمی گفتند، بنابراین دیدن نحوه رشد آنها با فیلم تجربه شگفت انگیزی برای من بود.
اما با تکامل موجودات، آنها در نهایت این برشدهندهها را داشتند که قبل از اینکه خون شما را بمکند، شما را برش میدادند. بنابراین در آن مرحله – که در اوا، فرآیند آماده سازی بود – من واقعاً هیجان زده شدم، زیرا اینطور بود: “هی، این اسلش / عقب! مثل آنها بریده بریده و سپس دختران بریده بریده بازگشت!» بالا،ه ،وان م،ی پیدا کرد!
معمولاً کمی کلیشه ای است که یک فیلم را به ،وان یک «کار عشق» برای فیلمسازش توصیف کنیم، اما واقعاً اینطور است. اسلش / عقب نایلا اینو،وک کارگردان و داستان دختران نوجوانش در یک جامعه دورافتاده در قطب شمال در حال نبرد با یک مهاجم بیگانه.
با توجه به اینکه این فیلم در حال حاضر از اکران محدودی در سینما و نقدهای بسیار مثبت برخوردار است، Innuksuk با Di،al Trends در مورد تجربه نه تنها ساختن صحبت کرد. اسلش / عقب، اما آن را طوری ساخت که همیشه فیلم را می شناخت باید ساخته شده است.
گرایش های دیجیتال: این فیلم به وضوح یک پروژه بسیار شخصی برای شما است، فراتر از آن که اولین کارگرد، بلند شما باشد. در نهایت داشتن آن بیرون و دیدن استقبال گرم از آن چگونه است؟
این یک روند سرگرم کننده بود. با فیلمنامه شروع شد و من و نویسنده همکارم سعی کردیم موجودات را کشف کنیم. ما روی موجوداتی مستقر شدیم که از شاخکهایی تشکیل شدهاند که حیوانات را تسخیر میکنند و از پوست آنها به ،وان لباس مبدل استفاده میکنند، اما چگونه میتو،م این حرکت را ایجاد کنیم وقتی ،ی تحت سلطه است و فقط پوستی پر از شاخک است؟ برای ما خوش شانس بود، این پیچش گیر شگفت انگیز در تورنتو وجود داشت، تروی جیمز، که باور ن،ی است. او می تواند خود را به عقب خم کند و دیوانه ترین کارها را انجام دهد. بنابراین برای بازیگرانمان که شخصیتهایشان به بیگانگان تبدیل میشوند، این لباسهای پوستی را ساختیم که تروی میپوشید.